
به نظر تو یه آدمی که احمقه، ممکنه یه روزی حالش خوب بشه!؟ مثل یه کسی که سرما خورده یا سرطان گرفته، براش دوا و درمونی وجود داره؟! تو تاحالا دیده ای احمقی بهبود پیدا کرده باشه؟! اصلا حماقت یه بیماری به حساب میاد!؟ چی میشه که برای شخصی تشخیص حماقت داده میشه؟!
من که تا حالا نشنیده م هیچ پزشک یا روانپزشکی برای بیمارش تشخیص حماقت داده باشه، ولی پس چرا در جای جایِ جامعه به وفور می بینیم که احمق های درجه یکی در حال تردد هستن!؟
یعنی اگه دست یکیشونو بگیریم و ببریم مطب و به پزشک بگیم ایشون علائم حماقت حاد رو داره، زشت میشه!؟ چطور میشه به یه احمق کمک کرد؟
دلیل اینکه ذهنم درگیر این قضیه شده اینه که من ... یکی از نزدیکانم، که خدایی خیلی هم آدم خوبیه، یه احمق تمام عیاره!! دلم می خواد کمکش کنم، البته که خودش نمی دونه یه احمقه و صد البته که اونم معتقده من یه احمق پلاسِ حرفه ای هستم!
حالا چیکار کنم؟! اولین کاری که به ذهنم رسید این بود که اول برم خودمو بررسی کنم و ببینم که آیا ... نکنه من هم یه احمقم!؟ که خب ... با کمک دوستان و آشنایان متوجه شدم که میزان حماقت خونم کاملا طبیعیه ...
بله دیگه، همه ی آدمها یه درصدی از حماقت رو توی وجودشون دارن، هر کی هم میگه نداره، بدونید که داره از حماقت مفرط رنج میبره. حالا که مطمئن شدم من یه آدم معمولی هستم و آنچنان احمق نیستم ... حالا واقعا چطور میشه به یه نفر فهموند که یه احمقه!؟ اگه همینطوری بریم صاف تو چشماش نگاه کنیم و بگیم عزیزم شما یه احمق تمام عیاری ... خب ناراحت میشه و حتی ممکنه عکس العمل خشونت آمیزی از خودش نشون بده.
میگم ... بهتر نیست اول یه تعریف استاندارد برای حماقت پیدا کنیم؟ چرا توی دانشگاه ها رشته ی احمق شناسی نداریم؟! به نظرت اگه به یه احمق، به صورت علمی نشون بدیم که یه احمقه، قبول می کنه!؟ شک نکن که قبول نمی کنه ...
اگه بهش بگن سرطان گرفتی و داری می میری قبول می کنه ها، دنبال دوا درمونشم میره ایشالا بزودی خوب هم میشه، ولی اگه بگن تو یه احمقی ... بهش بر میخوره ... واقعا که خنده داره ... چرا وقتی گفتن سرطان داری بهت بر نخورد!؟
چرا نمیشه به آدما گفت که احمقن!؟ مگه این کار چه ایرادی داره!؟ خب عزیز من ... من خیر و صلاحتو می خوام که دارم مشکلتو بهت میگم، دشمنت که نیستم، غیر از اینه!؟
جواب احمق می دونی چیه!؟ میگه: «تو داری به من میگی احمق، بعد تازه ادعاتم اینه که خیر و صلاحمو می خوای؟! یعنی الان باید ازت تشکر کنم که بهم توهین کردی!؟ می خوای بیام دستاتم ماچ کنم!؟»
اگه اینارو بگه من چی جواب بدم!؟ خب آخه عزیز من، مگه با گفتن من، تو احمق میشی!؟ تو یا احمق هستی یا نیستی ... اگه نیستی که خب هیچی، تهش من یه فحش بهت داده م، تو هم به من بگو احمق ... ولی اگه باشی چی!؟
آقا اصلا می دونی مشکل چیه!؟ مشکل اینه که چون مرجعی برای اثبات حماقت آدما وجود نداره، مثل یه پزشک چیره دست ... ما نمی تونیم به اون آدم ثابت کنیم که یه احمقه و تا وقتی خودش قبول نکنه، اجازه نمیده بهش کمک کنیم ...
و خب ... کدوم احمقی رو می شناسی که حاضر باشه قبول کنه یه احمقه!؟ می بینی چه گرفتاری شدیم!؟
حالا نتیجه ی این گرفتاری می دونی چی شده!؟ اینگونه شده که احمق های بسیار زیادی در جامعه رها شده ن و دارن آزادانه و بدون مزاحم در کوچه و خیابون تردد می کنن و برای دیگران مزاحمت های گوناگون ایجاد می کنن ... درس هم می خونن، دکتر مهندس هم میشن، لباسای خوشگلم می پوشن، حتی به عنوان آدمای موفق و جذاب هم شناخته میشن، بعضیاشون حتی با هوش هم هستن ...
وای خدا می دونه چقدر احمقن و تعدادشون چقدر زیاده و خب ... حالا چکار کنیم با این همه احمق حرفه ای!؟ از کجا باید شروع کرد!؟ آیا شما هم از حماقت خود یا نزدیکانتان رنج می برید!؟