حال شما چطوره؟ خوب هستید ؟ بدید!؟ یعنی حالتون بده؟ یا نه داغون اید!؟
توی این مقاله سعی میکنیم حالمون رو کمی بهتر بشناسیم و علت گرفتگی اون و بعضی مواقع احتمالاً داغون بودن حالمون رو بفهمیم. سعی می کنیم بفهمیم با استرس خوب چجوری میشه به سمت حال خوب رفت. همینطور با رفع استرس بد چطوری حال بد رو زمین بزنیم. البته همین اول بگم نگاه ما به حال بعد و حال خوب از پنجره استرس و رابطه اون با استرس خوب و استرس بد هست. در واقع از زاویه استرس زا می‌خواهیم احوال رو بررسی کنیم.
بیایید همین اول کار با یک داستان شروع کنیم؛ تصور کنید؛ امروز صبح به خاطر استرسی که داشتم کمی زودتر از همیشه از خواب بیدار شدم. شروع کردم به انجام دادن کارهای خانه. غذا رو که از دیشب آماده کرده بودم ، بار گذاشتم. جارو برقی رو آوردم وسط؛ سماور رو هم روشن کردم تا برای صبحانه خودم و دخترم چایی آماده کنم. ظهر مادر شوهر، پدر شوهر، و خانواده همسرم برای ناهار مهمان ما بودند . همسرم رو صدا کردم و گفتم، برو نان و چند تا وسیله که لیست شون رو از قبل آماده کرده بودم بخر و بیا صبحانه بخوریم. ظهر شد. مهمان ها آمدند و من خوشحال از آنها پذیرایی کردم؛ مهمانی خوبی بود، هم ناهار و هم بعد از ناهار دور هم گفتیم و خندیدیم و از بودن کنار هم لذت بردیم؛ همه چیز به خوبی برگزار شد. به نظرتون من چه میزان استرس رو تجربه کردم؟ مسلماً میزان کمی از استرس رو تجربه کردم! مهمانی چطور برگزار شد؟ البته با خوبی و رضایت من و مهمانانم!
حالا تصور کنید؛ به خاطر استرس بدی که داشتم تا نزدیک صبح بیدار بودم. صبح تاره خوابم برد و تا نزدیک ظهر خواب بودم. خانه به هم ریخته و غذا هنوز آماده نبود؛ فضای خانه داغون بود و من هم به خودم نرسیده بودم که مهمان ها زنگ زدند و آمدند؛ من همچنان در حال درست کردن غذا و تدارک مهمانی بودم! (شما بگید مادر شوهر چه حرفی پشت سر من میزند). در این حالت چه استرسی را تجربه کردم و چه میزان ناراحتی را به جان خریدم.
استرس همیشه بد نیست! حتی کمی استرس خوب هم هست. ایجاد انگیزه، افزایش تمرکز، سرعت در کارها، و دقت در رفتار ها و خیلی چیزهای دیگه مزایایی استرس خوب هستند. استرس خوب ، انسان رو میتونه در کارهاش تقویت کنه و به آدم یه حال خوب بده و باعث رشد شخصی و اجتماعی اون بشه . روز اول کارتون رو یادتون میاد؟ و یا اونهایی که مدرسه یا دانشگاه میرن، روز اول مدرسه یا دانشگاه خاطرتون هست؟ مسلماً به خاطر داریم؛ (البته من که خوب یادمه چون استرس زیادی داشتم) دوستان جدیدم چه کسانی هستند؟ این مکان جدید چه جور جایی هست؟ با چه کسانی باید ارتباط بگیرم؟ و یک عالمه سوال دیگه!! اون روز چقدر استرس داشتید؟ و چقدر حال خوب، یا حال بد، داشتید ؟ مسلماً استرس زیادی داشتید! و حتی برخی مواقع گاف های قابل توجهی هم دادین! آیا اوضاع تحت کنترل بوده؟ آیا از پس اون کار بر اومدید؟ جواب خیلی ها به این سوالها مثبت هست و میگن شروع یک دوران خوب برامون بوده! جواب خیلی ها به این سوالها منفی هست و میگن یک شروع افتضاح بوده و برای خیلی از اونها که نتونستن با اوضاع کنار بیان یه دوران خیلی بد.! این حال خوب و حال بد، رابطه مستقیم و شفافی با استرس خوب و استرس بد داره. یعنی هرچه از استرس خوب استفاده کردید حال خوب رو و پس از اون دوران خوبی رو تجربه کردید و هرچه استرس بد تر بوده حال بد و شاید دوران بدتری رو تجربه کردید.
نقش استرس خوب رو توی اون روزها به خاطر دارید؟ حواستون رو جمع می کردید،کمترین اشتباه رو داشته باشید! با چه کسانی دوست میشید؟ کجا میرید؟ چیکار میکنید؟ تمام اینها مزایای استرس خوب هستند. تمرکز روی روابط و کارهایی که میکنید، تمرکز روی اعمال و رفتاری که انجام میدید، همه از مزایای استرس خوب و کمی هستند که البته برای شما و همه مفید است. استرس خوب، کمک می کند صبح زودتر از خواب بیدار شوید. انرژی کافی داشته باشید. دقت بالاتری توی کار از خودتون نشون بدید؛ حافظه تون بهتر کار میکنه. شاید به همین دلیل است که اتفاقات روز اول کاری، دانشگاهی، یا تغییرات مهم زندگی خیلی خوب توی حافظه میمونه، خلاصه انگار شما یک نسخه بهتری از خودتون هستید و این حال خوب و احساس خوب رو همه رو مدیون استرس خوب و البته درست و به موقعی هستید که به اون گرفتار شدید و اونه که حس بهتری از قبل به شما میده! و کمک میکنه حال خوب داشته باشی.
بزرگی میگه:
اگر آمادگی یک اتفاق را داشته باشی اون وقت، این اتفاق برای شما دیگه یه اتفاق نیست؛ بلکه یک پیروزی محسوب میشه.
حالا بیایید سراغ بازی استرس بد، توی روزهای اول کاری، دانشگاهی یا مدرسه! چقدر حال بدی رو تجربه کردید؟ چه کسانی که می تونستند، بهترین دوستان شما باشند از شما رنجیدند!؟ رئیس شما چه دیدی نسبت به شما پیدا کرد؟ همه اینها و همه اتفاقات بدی که ممکنه به خاطر استرس بد، که ما تجربه کردیم، برای ما اتفاق افتاده باشه و حال بد رو به ما تحمیل کنه! استرس بد یعنی اینقدر ما به خودمون فشار بی مورد و استرس بیجا وارد میکنیم که این استرس به جای اینکه ما رو کمک کنه تا تمرکز بیشتر، دقت بیشتر و حواس بهتری برای جمع کردن داشته باشیم تمام حواس ما رو به خودش پرت میکنه ! در نتیجه حال بد ، نصیب ما میشه .
وقتی ما در اتفاقات روزانه پیروز میشویم، هر روز حالمون بهتر میشه، هر پیروزی هم، همیشه یه پیروزی دیگه به همراه داره! و شما رو آماده تر میکنه برای اتفاقات بهتر بعدی. اینها همه به خاطر استرس خوب، و از اون مهمتر، آمادگی شما برای استفاده از این استرس خوبه! چه مهمانی خانواده همسرباشد! چه روز اول دانشگاه یا مدرسه باشد! چه روز اول کار، یا هر چیز دیگری باشد؛ مهم آمادگی شماست که حالتون رو خوب میکنه و پیروزی رو برای شما به ارمغان میاره.
حالا زمانهایی میرسه که شما آمادگی مقابله با فشارهای روزمره زندگی رو ندارید. یک تصادف، یک بیماری سخت، رئیسی که همیشه ناراضیه و همیشه در حال گیر دادن به شما و اشکال گرفتن از شماست؛ شما رو در مرحله آخر کار قرار میده! فشارهای ناشی از کار سخت، روابط بد با دوستان، قهر و دعوا با همسر، همه و همه اینها اتفاقات بدی هستند که ممکنه برای هر کسی بیفته! الان ما نمی خواهیم بررسی کنیم که چرا این اتفاقات بعد می افتد؛ ولی می‌خواهیم بررسی کنیم که چه جوری و چطور اگر یک اتفاق بد افتاد، پشت سر آن اتفاقات بد دیگری هم می افتد! چه کار کنیم که اتفاقات و حال بد، کمتر پیش بیایند. بهتره اینجوری بگیم :
ما با انتخاب هامون تاثیر انتخاب های بد رو کم کنیم.
ادامه مقاله در قسمت دوم
ممنون میشم سایت ما و اینستاگرام آرامش+ را دنبال کنید.
