تصویر خودم را در آیینه نگاه می کنم و انگار هیچ حسی ندارم. من واقعا آن را نمیشناسم ! تقریبا همه ی افرادی که میشناسم همیشه یک توضیح یا بهتر است بگویم توصیف برای شخصیت خود دارند. خب راستش همیشه هم توصیفشان درست نیست . یک خورده خود خفن پندار هستند...
این اولین باریست که سعی میکنم شخصیت خودم را توصیف کنم و حس می کنم در تمام عمرم یک(بی شخصیت) بوده ام! البته بی شخصیت بودن انقدر هم بد نیست اگر از اسم مان (بی شخصیت) برای ادم های پست و عوضی استفاده نکنند...
بی شخصیت ها نظر خاصی در مورد خودشان ندارند و اکثرا روی چیز خاصی هم تعصب ندارند. نه بر اساس عقایدشان بلکه بر اساس تفکرات لحظه ایشان تصمیم می گیرند. انها وجه های متفاوتی دارند و هر گروه از ادم ها ممکن است
جور متفاوتی انها را توصیف کنند . مثلا جمعی از دوستانم مرا (دلقک) صدا میزنند و همیشه مرا در حال خندیدن میبینند ، این در حالی است که در جمعی دیگر(منفور)هستم.
گاهی گیج می شوم و دنبال توضیح می گردم ولی اصلا چرا باید خودم را به کسی توضیح بدهم ؟ من همین هستم. مگر حتما باید با کلمات توصیفش کنم؟ خودت بفهم. چرا باید توضیحی در مورد خودم (که هنوز خودم هم نمیدانم) به تویی که نمی شناسمت(و بعید می دانم خودت هم خودت رابشناسی) بدهم؟