ویرگول
ورودثبت نام
Ayhan_mihrad
Ayhan_mihradhttps://whatsapp.com/channel/0029VbBdV1E5EjxuJ7YRZg18/110 .. .
Ayhan_mihrad
Ayhan_mihrad
خواندن ۱ دقیقه·۱۰ ماه پیش

قتل عام شب


↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆

حالا 2ساله زندانم.

دیگه بهش عادت کردم، قبلا هم چندبار تا پای طناب دار رفتم و برگشتم. من خیلی آدم کشتم و عذاب دادم؛ میشه گفت با این کار روحم ارضا میشه. بهترین رفیقم و همدستم آتیلا هست. اسمم آتش هست.
یک نفر دیگه هم تو سلولمون هست اسمش سپهره.موهاش مشکیه و تا بالای بینیش میاد. همش تو خودشه و کاری با ما نداره، هروقت تو چشماش خیره میشم زود سرشو کج میکنه و وقتی باهام حرف میزنه سرشو پایین میگیره. از کارش سردر نمیارم. تو این زندون همه ازم حساب میبرن، چون میدونن اگر با من درگیر بشن چه شری براشون درست میکنم!.
رو تختم نشسته بودم که آتیلا اومد کنارم و دستشو دور گردنم حلقه کرد. و گفت:

«هی چیه پسر؟ چرا تو خودتی؟.»

_ آتش موهای سرخش که حالا کمی بلندتر شده بودنو به عقب هدایت کرد و گفت:

«حوصلم پوکید حالا دو سال تو این سوراخ موش.»
_آتیلا وزنشو روی آتش انداخت و گفت:

«منم مثل تو! اینقد دلم برا آتوسا تنگ شده!.مامان و بابام تو آتیش سوزی مردن من و اون دوتایی زندگی میکردیم که حالا... اون تنهاست..»

آتش دستشو روی موهای آتیلا کشید و لبخند کمرنگی زد و گفت:

«صد بار داستانتو شنیدم من خودم بزرگت کردم منم مامان و بابام مردن حالا تو همون یک خواهرم داری من که همونو ندارم چکار کنم؟»

آتیلا لبخند دندون نمایی زد و سرشو روی قفسه سینه آتش گذاشت و زمزمه کرد:

«منو که داری؟ تا وقتی منو داری داداش میخوای چکار؟»

آتش پوزخند زد و با کنایه به آتیلا نگاه کرد و گفت: «دیونه!»
(وهردوشون خندیدن)

پارت یک..



"Ayhan_mihrad"




شبقتل عام
۳
۰
Ayhan_mihrad
Ayhan_mihrad
https://whatsapp.com/channel/0029VbBdV1E5EjxuJ7YRZg18/110 .. .
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید