ZNAB BEIGI
ZNAB BEIGI
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

خوشه انگاری

ذهن ما با ارتباط پیدا کردن بین مجموعه اطلاعات خیالش راحت‌تره، حتی اگه این ارتباط در واقع بی‌معنی و فاقد ارزش باشه

Cluster illusion
Cluster illusion


این داستان به این خاطر اتفاق می‌افته که ذهن در واقع با وصل کردن اطلاعات بهم حس بهتری به این محیط پر از آشوب و تصادفی داره، پیش‌بینی کردن به ذهن این قدرت رو میداده که بقا رو ممکن کنه

رد این خطای شناختی رو در عادات روزمره ای مثل سر زدن به سایتهای طالع بینی و ستاره شناسی، در اینکه بعضی وقتها یه لباس داریم که فک میکنیم لباس شانس‌مونه و در قرارهای مهم ازش استفاده میکنیم میشه پیدا کرد.

مغالطه دست گرمی همینجا به وجود میاد، میگیم فلان بازیکن فوتسال یا والیبال دستش گرم شده یا پاش و احتمال داره گل‌های بیشتری بزنه!! واقعا بین گل اول و گل‌های بعدی ارتباط منطقی وجود ندارد

یا مغالطه قمارباز در پوکر و تخته اینجور کار می‌کنه که بازیکن فک می‌کنه مثلا اگه دوبار شانس یارش بوده و تاسِ موافق آورده برای دفعات بعدی هم همون قدر شانس یارش خواهد بود، فارغ از اینکه شانس کاملا در هر بار تاس ریختن از اول تقسیم میشه.

قدیما از این داستانها زیادتر بود اما الان هم گاهی شنیده میشه که مثلا تصویری از یه فرد معروف بر سنگ، بر ماه، بر غذا یا میوه‌ای نقش بسته

درباره نوستراداموس و پیش‌بینی‌هاش خوندیم و شنیدم اما اگه نگاهی به کتابش یا همون پیش‌بینی ‌ها بندازیم میبینیم که چقدر کلی درباره آینده صحبت کرده و اینکه ذهن دنبال پیدا کردن مصداق برای تایید آن جمله‌های قدیمی هستش.

یا در جنگ جهانی دوم انگلستان کلی هزینه کرد تا پترنی برای محل اصابت موشک‌های آلمان پیدا کنه و فک کرد که پیدا کرده فارغ از اینکه آلمان تصادفی هزاران موشک را پرتاب کرده بود

رد این خطا رو خیلی راحت تر میشه نسبت به خطاهای دیگه گرفت، میشه موقعی که داریم ارتباطی بین چندتا قضیه تصور می‌کنیم ببینیم که چقدر این ارتباط کار خطای ذهن هست و چقدر بر پایه منطق

خطای شناختیتصمیم‌گیری
جستجوگر خودم و قوانین نوشته و نانوشته دنیا، مثل هر آدمیزادی در طلب جاودانگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید