غزل پست مدرن یکی از شاخه های مهم شعری در ادبیات امروز ایران است. این سبک که طی سالهای اخیر بسیار درمورد آن شنیدهایم، به دلیل پیچیدگی های خاصی که دارد، بسیار سخت قابل درکشدن است.
غزل پست مدرن طرفداران و منتقدان بسیاری دارد. طرفداران این غزل آن را نمود کمال و پیشرفت شعر معاصر میدانند. در نقطه مقابل، مخالفان غزل پست مدرن هستند که آن را تقلیدی از شعر غربی میدانند. در ادامه به بررسی این غزل خواهیم پرداخت.
غزل پست مدرن در دنباله مکتب پست مدرن آمده است. درواقع غزل پست مدرن شاخه ای از ادبیات پست مدرن بوده و ادبیات پست مدرن نیز بخش مهمی از جنبش و مکتب پست مدرنیسم میباشد.
این جنبش یک جنبش عمومی است که در اوایل قرن بیستم شکل گرفت. بهمن انصاری در مقدمه کتاب کرگدنیسم، جنبش پست مدرنیسم را حاصل ناامیدی جهان از بنبست مدرنیته میدانند. درواقع پستمدرنیسم، عصیان آزاداندیشان در مقابل مدرنیسته است. جنبش پستمدرنیته، گریز هوشمندانهٔ بشر، از بنبست مادیگرایی و ماتریالیسم و اومانیسمِ خشکِ مدرنیته، به سوی پیوندِ دوبارهٔ انسان با طبیعت بود، تا آدمی در این رهگذر، روح خویش را در کنار عقل و دانش جدید، به اعتلا برساند.
این جنبش در مبحث ادبیات و به ویژه شعر، بسیار مورد توجه قرار گرفت. در ایران نیز پستمدرنیسم ادبی ابتدا خود را در شعر نشان داد و سپس به ادبیات داستانی نیز راه یافت. شعر پست مدرن را با نام غزل پست مدرن نیز میشناسند و در اینجا غزل نه به معنای یک قالب شعری، که مجاز از کل مجموعه شعر است.
از میان شعرای مطرح غزل پست مدرن میتوان به سید مهدی موسوی و بهمن انصاری اشاره کرد. همچنین در میان شعرای زن فعال در این نوع ادبیات، فاطمه اختصاری شاخصترین شاعر پست مدرنیست زن میباشد.
افزون بر سه چهره یاد شده که مشهورترین شعرای پستمدرنسرای پارسیزبان هستند، امروزه ده ها شاعر پستمدرنسرای دیگر نیز در ایران و کشورهای پارسیزبان مشغول فعالیت هستند.
کتابهای شعر بسیاری در قالب غزل پست مدرن در طی سالهای اخیر منتشر شدهاند که بسیاری از آنها در شمار شاخصترین آثار فارسی دهههای اخیر هستند. از میان کتابهایی که تا امروز در این سبک منتشر شده است، میتوان به کتابهای کرگدنیسم از بهمن انصاری و دلقکبازی جلوی جوخه اعدام از سیدمهدی موسوی اشاره کرد.
غزل پست مدرن دارای شاخصههای موشکافانه و منحصربهفردی است. از آن جملهاند: بازی با کلمات، ناتمام گذاشتن ابیات و مفاهیم، دخیل کردن عناصر اسکیزوفرنیایی، بازی دادن مخاطب و دادن مسئولیت نتیجهگیری به او، استفاده از صنعت ایهام، ازهمگسیختگی در روایات، تناقض، عدمِ وجودِ مرز میانِ حقیقت و وهم و شناور بودن موضوع، تصویرسازیِ پریشان، تمرکز بر اصوات، شکستگیِ تعمدیِ وزن و فرم و ساختار، تبدیلِ راویِ روایت از اولشخص به سومشخص و بالعکس، عدم قطعیت و احتمالیبودنِ معنا، چندوجهی بودن و باز بودن شعر و اختیارِ مخاطب در نتیجهگیری، ناتمام ماندنِ روایت با صلاحدیدِ شاعر، عدم ثبات و پیشبینیناپذیریِ روایات، آشفتگی و بینظمیِ توام با نظم(!)، ایجاد تقارنهای عجیب و دور از هم در کنار یکدیگر، ساختارِ نامتمرکز و نامتجانس، عدمِ رعایتِ قراردادهای سنتیِ ادبی، دو پهلو و حتی چند پهلو بودن روایت، شکستن ظرف زمان و مکان و...
اینها تنها گوشهای از ویژگیهای شعر پست مدرن بود. برای آشنایی بیشتر و دقیقتر با غزل پست مدرن، توضیح معیارها و شاخصهای شعر پست مدرن و آشنایی با تکنیکهای آن، مقاله کوتاه اما بسیار کاربردی «غزل پستمدرن چیست؟» را میتوانید از لینک زیر دانلود و مطالعه کنید:
دانلود PDF «غزل پست مدرن چیست؟» به قلم شاعر پستمدرنیست: بهمن انصاری
میسوخت… آهـسـته میانِ زیرسیگاری
بیحوصله، خسته در این شبهای تکراری
میسوخت… لای حرفهای نصفه و ناقص
وحشتزده از طعنههای هر کس و ناکِس
میسوخت… لای فعلهای مسخره، بیخود
سرگیجه از مرغ و الاغ و عَرعَر و قُدقُد
میسوخت… در دود و دمِ شهرِ اساطیری!
یکمُشت خلق و هِرهِر از فَرطِ شکمسیری
میسوخت در خاکسترش با بغض میخندید
در مغزِ بیمارش بدونِ حرف، میگندید…
در مغزِ بیمارش کسی آهسته گُم میشد
میلان و لندن هم شبیهِ خاش و قم میشد
در مغزِ بیمارش تو را شکلِ لولو میدید!
چیزی شبیهِ غـصـههای شاملو میدید!
خود را انیشتین، نیچه و ماریکوری میدید
با چشمهای تـابهتـا، بـابـاقوری میدید!
با چشمهای تـابهتـا، در شعر گُم میشد
کُنجِ کُمُد، یک جِنِّ غمگین، نالهای بیخود…
بر جِنِّ در کُنجِ کُمُد، با حرص میخندید
با ناامیدی در خودش، آهسته میگندید
با ناامیدی کَـلّـه بر دیوار میکوبید…
در مغزِ خود -در کرمها- صدبار میلولید
در مغزِ خود از بیپدرها نانبُری میکرد
در لای یکمُشت از جماعت خودخوری میکرد
میسوخت در لای جماعت بیصدا میسوخت
بر جِنِّ در کُنجِ کُمُد هی چشم را میدوخت
میسوخت لای حرفهای نصفهی بیخود
در عُمقِ مغزش هی صدای عَرعَر و قُدقُد
در عُمقِ مغزش با انیشتین، قهر و لج میکرد
در عُمقِ مغزش بیپدرها را فلج میکرد!
میسوخت… آهـسـته میانِ زیرسیگاری
وحشتزده، میسوخت در کابوسِ اجباری
- بهمن انصاری
- از کتاب کرگدنیسم
همچنین شما میتوانید برای آشنایی بیشتر با این غزل و مولفههای آن، لینکهای زیر را نیز مرور و مطالعه نمایید:
مجموعه ای از اشعار غزل پست مدرن
مطلعه آنلاین غزل پست مدرن
گنجور
نمونه یک غزل پستمدرن:
مازوخیسم
در فاضلابِ زندگی، یک موش بودمِ حیف…
در حسرتِ یک شعله و آغوش بودم، حیف…
مبهوت از هرچه بخواندم بر خران یاسین
همچون یکی رازِ سمج در گوش بودم، حیف…
بلعیدم امشب روحِ خود را با سُسِ قرمز
با بغض بر یک زخمِ تلخ از حضرت حافظ
یک لذّتِ بیهوده از دردِ خودآزاری…
افسـوس؛ خلق از درکِ این بیهودهها عاجز
این زندگی، یک دورِ باطل، چرخشِ مشکوک
با زخمه بر گیتارِ بیسیم و ول و ناکوک…
هی خسته از هی ساختن، هی ساختن، تا کی؟
ایکاش باشد تا ابد، دنیایمان متروک…
#بهمن_انصاری
از کتاب کرگدنیسم