
خب اینجا نوشته هرچی دوست داری بنویس، خیلی چیزها دوست دارم بنویسم ولی قطعاً همه چیز را نمیشه نوشت، اگر هرچیزی را می شد نوشت که زندان ها پر نبود از نویسندگان معترض یا اگر یکی بد دهن بود و می نوشت خب به عنوان یک فرد بی ادب شناخته می شد یا اگر حرفهای توی دل موندمونو برون ریزی می کردیم دیگه مشاور ها بیکار میشدن یا فامیل و دوست و آشنا حرفاتو میخوندن و رابطه ها خراب می شد، یا نوشتن آزاد آزاد بدون سانسور باعث فیلتر شدن اون سایت می شد و خود اون سایت دیگه نوشته هاتو منتشر نمی کرد، پس هرچیزیو که دوست داری نمی تونی بنویسی یا باید موقع تراوش کردن از مغزت از آبکش و صافی رد کنی و همه چیزهایی که اجازه انتشارشو نداری یا با انتشارش سرزنش میشی رو حذف کنی بعد میزان ناچیزی که مونده به دست خوانندگان برسونی، همه اینها رو نوشتم که بگم دوست عزیز که نوشتی هرچیزی دوست داری بنویس، ما نمی تونیم هرچیزی دوست داریم بنویسیم، فقط میتونیم سانسور شده مغزمون رو بنویسیم ولی اگر هنرمند باشیم جوری می نویسیم که مخاطبمون خودش حدس بزنه چی می خواییم. سرتو درد نیارم، من اومدم که جوری حرفای سانسور شده مغزمو برات بنویسم تا شمایی که داری میخونی تهش رو بفهمی، بدونی چه قدر نقاب می زنیم چقدر شوآف می کنیم، ولی واقعیت جور دیگه ایی هست، پذیرش اولین قدم هست.