Barka·۳ ماه پیشخواب دیدم۱خواب دیدم یه خیابونه یه ساختمون توش بود که انگار باید میرفتم تو یه طبقه ش. انگار لواسون بود یا کرج یه جایی بیرون از تهرانیه بچه جلوی در بود…
Barka·۶ ماه پیشگوشت سوختهمن شیرینی میفروشم جایی فرسنگ ها دورتر کودکی تمام آینده اش را به باد میسپارد و من اینجا راجع به طعم انبه و توت فرنگی با کاستارد حرف میزنموقت…
Barka·۱۰ ماه پیشعین شین چی؟میدونی همه فرمول هایی که بهم یاد دادن آدما همه اون چیزایی که بهش میگیم تجربه و قراره یه روزی به کارمون بیاد دقیقا روزی که قراره به کارمون ب…
Barka·۱ سال پیشآقای..من پول ندارم آقای روانشناس پس لطفا فقط بگذارید من حرف بزنمسلام و بعدشب ها سخت میخوابم صبح ها سخت بیدار میشوم سخت فکر میکنم و سخت انتخاب. تم…
Barka·۱ سال پیشآشفته خوابساعت حدوده نُه و سی و چند دقیقه شب بود که روی کاناپه از خواب پریدم. صدای تلق تولوق ظرف بین دست مادرم در آشپزخانه و این نور بیش از اندازه ی…
Barka·۱ سال پیشسوالنگاه کردم . آسمان با شتاب به صورتم میجهید جنگ بود در آسمان .خورشید زور میزد بتابد، آسمان بندش کرده بود زیر ابرهای سترگ.قطرات ضعیف باران چنگ…
Barka·۱ سال پیشباز،تولدبله باز!باز به معنای دوبارهکافه آمدن هایی به امید دیدار کسی که تنهاییت را بگیرد و سه کامش را حبس ریه هایش کند، رویش سیگاری آتش بزند تا باز…
Barka·۱ سال پیشبلاهتدر حال حاضر فقط باید بنویسم. فکر کردم که چه؟ و بعد دیدم فقط میدانم که باید بنویسم مثل تمام متن هایی که نوشتم و نوشتم و نوشتم و هیچ.تا اینجا…
Barka·۲ سال پیشبوتی که همچنان پارهستصبح بود ساعت ۹ اولین بار پام رفت توی گودال قبل چهارراهِ بعد مترو شادمان به سمت دانشگاهجفت جورابام خیس شدن و من تو اولین ری اکشن در حال طی ک…
Barka·۲ سال پیشجوانهی سیب زمینییک عدد سیب زمینی متوسط را انتخاب کردم جلوی سینک ایستاده بودم و جوانه های بدترکیب بنفش رنگش را نظاره میکردم، برخورد آب و گِل به تی شرتم و حر…