فاطمآ
فاطمآ
خواندن ۱ دقیقه·۱۰ ماه پیش

اینک کنار شیطان آرام گرفته‌ام

من سال‌ها نماز خوانده‌ام.
بزرگترها می‌خواندند ، من هم می‌خواندم. در دبستان، ما را برای نماز به مسجد می‌بُردند .
روزی درِ مسجد بسته بود ، بقال گفت :
« نماز را روی بام مسجد بخوانید تا چند متر به خدا نزدیک‌تر باشید ! »
مذهب شوخی سنگینی بود که محیط با من کرد !
و من سال‌ها مذهبی ماندم ، بی آنکه خدایی داشته باشم .. !
خدا مرا از بهشت راند و از زمین ترساند .
شما مرا از زمین راندید و از خدا ترساندید .
من اینک در کنارِ شیطان آرام گرفته‌ام که نه مرا از خویش میرانَد و نه از هیچ می‌ترسانَد ...

(شاملو _ سپهری)

دلنوشتهدینشیطانجهنم و بهشتشعر
آنچه در خیالم میگذرد تو می‌خوانی، می‌شنوی و میبینی: )
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید