شخصی از فقاعی، فقاع طلبید. او فقاعی ترش و گندیده بدو داد.
مرد بخورد و ده دینار در عوض فقاع بدو داد.
فقاعی گفت: این بیش از بهای فقاع من است.
گفت: من بهای فقاع نمیدهم؛ مزد استادی تو میدهم که از کونی چنان فراخ در کوزهای چنین تنگ ریدهای.
عبید زاکانی
رساله دلگشا
توضیح:
فقاعی: آبجوفروش
فقاع: شراب خام که از جو و مویز و جز آن سازند. فقاع از مشروبهای گازدار بوده و در کوزه ٔ سنگین نگهداری میشده است. روی در کوزه را با پوستی میپوشانده و محکم میکردهاند و برای خنک ماندن در قلیه ٔ یخ میخواباندهاند و هنگام خوردن پوست در کوزه را با میخی سوراخ میکرده و فقاع را با گاز آن از سوراخ پوست درمیکشیده اند. در مذاهب اهل سنت، این مشروب حرام نبوده و حتی در سالهایی که ماه رمضان به تابستان میافتاد روزه را با آن میگشودند.
تصاویر: نمونههایی از کوزه فقاع را نشان میدهد. کوزه فقاع معمولاً کوچک و به راحتی در دست جای میگیرد. سوراخ کوزه را کوچک میگیرند و پس از پر کردن، آن را با چرم، گل یا گچ مسدود میکنند تا فرآیند تخمیر صورت پذیرد.