این چند روز توی سرمای شدید بودم و دیروز وقتی از حموم اومدم بیرون موهام رو خشک نکردم. دیشب ک شبه دیروزه، گلو درد ب سراغم اومد و صدام هم گرفته. امسال میشه اولین باری ک من سرما خوردم. چرا دروغ؟ خوشحالم.
من سرما خوردگی رو خیلی دوست دارم. ولی هیچوقت هم نمیخوام مریض شم چون اینکه بعدش مجبورم تمام مدت توی تخت باشم یا شربت های تلخ رو بخورم آزارم میده. ولی وقتی سرما میخورم، اونم ناخواسته، خوشحال میشم😂.
چرا؟! چون صدایی ک توی سرماخوردگی دارم رو خیلی دوست دارم. چون وقتی سرما میخورم و ساز میزنم صدام خیلی قشنگ تره. صدام برای خودم دوست داشتنی تره. ی عالمه ویس و ویدیو میگیرم و برای دوستام میفرستم و منتظر میشم تا اونا هم ذوق کنن. یکی از بدترین قسمت های سرماخوردگی آبریزش بینی هست. اینکه مجبورم هی دستمال دستم بگیرم. ولی از دیشب هی برای خودم با صدای سرماخوردم اهنگ میخونم و ذوق میکنم.
خیلی حرفای دیگم دارم ک بگمولی حرفام مرتب نیستن. این چند روز گذشته رو تصمیم گرفتم بیشتر با خواهر بزرگترم باشم. خواهرم ۱۸ سال از من بزرگتره و کم پیش میاد ک اینطوری چند روز پیش هم باشیم. دلم برای مامان و بابام خیلی تنگ شده بود و آخر شب بهشون پیام شب بخیر دادم و گفتم ک خیلی دوستشون دارم. متوجه شدم سبک موسیقی مورد علاقه ی خواهرم قمیشی هست. طرز تفکر من و خواهرم خیلی فرق میکنه. خیلی زیاد و من خیلی سعی میکنم ک جمله هامو درست انتخاب کنم. وقتی برام صبح ها صبحونه آماده میکرد حس میکردم مادرم داره برام صبحونه آماده میکنه و حس جالبی بود. شب آخری ک پیشش بودم بغلش کردم و بهش گفتم خیلی دوستش دارم و ازش خواستم ببخشه اگه بعضی وقتا حرفام و جملات بچگونه ای دارم. چون هنوز مسیر زیادی دارم ک باید توی زندگیطی کنم و نتونستم تجربه هایی ک خودش داشته باشه رو داشته باشم. اونم بغلم کرد و گفت اصلا اینطوری نبوده و دوستم داره. من همیشه حرفامو راحت میزنم ب خانواده. رعایت میکنم ک چیا بگمااا ولی حرف دلمو میزنم.
دارم دیگه شر میگم؟ نه؟!
بچه ها بنظرتون شما آزادید؟ یا تنهایید؟
این مدت من خیلی ب این جمله دارم فکر میکنم . ک من آزادم یا تنهام؟
گفته بودم برای تنهایی هام برنامه دارم ولی نظاره گری برای زندگیم ندارم. حالا تمام این روزا فکر میکنم ک من آزادم یا تنهام؟ فکر میکنم هر دو؟! یا شاید هیچکدوم؟ نمیدونم.
باید هنوز خیلی فکر کنم . ی اهنگ خیلی قشنگ دارم ک دلم میخواد بزارم توی قسمت صوتی اینجا😂ولی حس میکنم کار درستی نیست. اهنگ قدیمی هست ک توش میکه با نگات قهرم با لبات قهرم. خیلی باحاله. آهنگای قدیمی خوبن. آرومن. اون چند روز ک پیش خواهرم بودم و قمیشی گوش میدادم انگار فشار روانی روم کمتر شده بود.
دیگه باید برم. کلی کار دارم. روز خوبی داشته باشی.