خیلی خوب دوستان امروز یه بلاگ مینویسم راجب اینکه چطور با مامان و باباهامون حرف بزنیم . پیشنهاد میکنم که پست راه هایی برای سرحال بودن اول صبح رو هم بخونی .
همونجور که می دونید خدا به همه ماها دو تا فرشته مهربون داده که هرکدوم شون وظایف خودشون رو دارن و حتی ممکنه وظایف یکی شون بیفته رو گردن اون یکی ( آرزو میکنم هیچ وقت این اتفاق نیوفته ) .وقتی به سن نوجوانی یا همون بلوغ میرسیم یک سری اتفاقات ناخواسته چه در اخلاق و چه در بدن ما به وجود میاد که ما کاری به بدن نداریم بحث ما راجب اتفاقاتی که در رفتار و اخلاق ما به وجود میاد هستش .
ما در یک خانواده زندگی میکنیم و زندگی ما به طور کلی به دو دسته خودم و خانوادم تقسیم میشه .
زندگی خودم : کار های خودم ، دوست های خودم ، وسایل خودم ، اتاق خودم ، کمد لباس های خودم و....
زندگی خانوادم : کارهایی که خانوادگی انجام میشه و چیزهایی که همه در اون شریک هستن مثل خرید یک تلویزیون . اگه بابا بخواد یک تلویزیون بخره باید با همه مشورت کنه نه ؟ بالاخره همه ی اعضای خانواده قراره از این تلوزیون استفاده کنن . پس این موضوعی که به زندگی خانوادگی مربوط میشه . البته به همینجا ختم نمیشه هاااا من یه مثال ساده و کم اهمیت زدم توی زندگی هر کسی ممکنه چیزهایی مهم تر از خرید تلوزیون باشه .
و اما ادامه ی «خودم» : من دوست دارم کاری رو انجام بدم که خودم می خوام من دوست دارم چیزی رو بخرم که خودم می خوام دوست دارم ......... و همینجور این موضوع ادامه داره خوب راه حل چیه ؟ همیشه از
خودت می پرسی آخه خدا چرا مامان و بابام انقدر نه میارن انقدر مخالفن با من ، چرا نمیزارن من آزاد باشم.باید بهت بگم که دوست عزیز اهای تویی که داری این پستو می خونی باید به خدا بگی : خدایا شکرت که همچین پدر و مادر مهربونی رو به من دادی . ببین پدر و مادر وقتی پدر و مادر میشن در قبال تو و خدا مسئولیت دارن . اگه نمیزارن بری بیرون اگه نمیزارن بری با اون دوستت اگه نمیزارن چنین کاری رو کنی شاید می خوان برات یه زندگی بهتر رو بزارن . مگه مامان و بابات دشمنتن ؟ چرا فکر میکنی که نمی خوان همه چی وقف مراد تو باشه ؟
مثلا مامانت بهت میگه اتاقت رو مرتب کن : تو هم داری با گوشیت بازی میکنی و میگی واییییی مامان الان حوصله ندارم بزار بعدا خودم مرتب کنم . در این قسمت مامانت رو بهتر میتونی بشناسی . اگه قبلا خوب مرتب کرده باشی میگه باشه اگه قبلا مرتب نکرده باشی و اما بعدش مرتب کرده باشی بازم میگه باشه اما هر چند دقیقه میگه چرا مرتب نکردی ؟ اما وای به حال اونکه مرتب نکرده و خیلی اتاقش داغونه ( از همینجا براش فاتحه بخونید پیس پیس پیس پیس پیس ☺☺ ) دیگه واویلا یا همون موقع جمع میکنی یا خبری از اینترنت نیست . اما در آخر یه سری مادر هستن که واقعا مادرن میگه باشه اما میبینه جمع نکردی خودش جمع میکنه تو هم یا میگی عهههههه مامان میزاشتش خودم جمع میکردم و بعد میرفتی ( فازت چیه تو این شرایط ) یا محل نمیدادی .
بریم سر اصل مطلب : وقتی نوجوان میشی میگی من دیگه بزرگ شدم پشم دارم بینیم بزرگ شده صدام بم شده ( البته درک میکنم اینا واقعا افتضاح ترین اتفاقاتی که میتونه تو زندگی فرد بیوفته ) و می خوای آزاد تر باشی می خوای یه ذره تنها باشی و همش بهت گیر میدن . خوب میدونی تنها کار مفید تو این شرایط چیه ؟ بهترین کار اینه که بری باهاشون حرف بزنی . خوب دقت کن تاثیر گذار ترین قدرت انسان توی دهانشه قدرت حرف زدن که کار هر کسی نیست هر کسی نمیتونه یا خوب حرف بزنه یا درست حرف بزنه یا کلا نمیتونه حرف بزنه . اگه می خوای راحت باشی باید باهاشون صحبت کنی اگه دختری با مامانت راحت تری اگه پسری با بابات راحت تری بعضی موقع ها هم برعکس ولی خوب من با هردوشون راحتم . تو باید یاد بگیری که چطوری با والدین صحبت و رفتار کنی که روی اونا تاثیر مثبت بذاره . برای مثال اتاق بالا که گفتم اگه در جواب مامان بگی عهههه مامان اصلا تو چیکار داری اتاق منه خودم تصمیم میگیرم که چطوری باشه ، خوب صد در صد مامان عصبی میشه و اوضاع بد تر میشه اما اگه با دید مثبت بهش بگی بهتر میشه . دید مثبت رو من نمیتونم بهت بگم چجوریه چون هر ادمی اخلاق و قلق های خاص خودش رو داره اما میتونم بهت بگم که چطوری میتونی بهترش کنی .
کنترل خشم و خم نکردن ابرو ها : همه ادم های روی زمین دو تا چشم یک بینی یک دهان و ابرو و گوش و .... دارن اما هیچکدوم از این ها شبیه به هم نیست ۷ میلیارد انسان روی زمین وجود داره اما هیچکدوم شبیه هم نیستن ( استثنا چینی ها که برای ما ایرانی ها اینجوریه ) . با کوچیک ترین خم شدگی و یا تغییر شکل در چهره ناخود آگاه طرف مقابل میتونه تاثیر بدی روی عملکردش بزاره . اگه تو اخم کنی فرد مقابلت بدون دقت کردن به ابرو ها متوجه میشه که تو عصبانی شدی پس سعی کن اخم نکنی .
کنترل تن صدا : هیچ وقت حق بلند کردن صدات رو روی مامان و بابا نداری به هیچ وجه حتی اگر تقصیر تو نباشه پس باید این رو هم یاد بگیری که بالا بردن صدات یا داد زدن همه چیز رو بدتر میکنه البته بعضی موقع ها دست خودت نیست به خاطر همین بعدش باید معذرت خواهی کنی و سعی کنی ولوم صدات رو کنترل کنی
نوع حرف زدن : اینکه تو به چه صورتی حرف میزنی خیلی مهمه مثلا اگه کاری رو بهت بسپارن اما تو اونو نخوای عصبی میشه میگه عههههههه نه من نمیتونم ( با صدای شاکی مانند ) اگه ناراحت بشی میگی اوووووووووو من نمی تونم ( با صدا و چشمانی مظلوم )
زبان بدن : زبان بدن هم تاثیر زیادی روی طرف مقابل میزاره اگه هیچ کاری نکنی خیلی سرد و خشک جلوه داده میشی اگه هی سرت رو تکون بدی یعنی رضایت داری اگه موقع حرف زدن دست هات رو تکون بدی و باهاشون مفهومی رو درست کنی فرد مقابل به طور ناخود آگاه میفهمه که سعی داری اون به شنیدن حرفت جذب کنی .
بچه ها اگه ادامه این پست رو می خواین یه کامنت بزارین و منو با نظرتون دلگرم کنید تا من ادامشو بزارم البته میزارم اما ازتون انتظارم دارم لطفا و خواهشا نظرتون رو تا اینجا بگید که هم ادامشو بزارم و هم اینو بهتر کنم .
