ویرگول
ورودثبت نام
ساد
ساد
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

پایانِ خوشبختیِ من!

من تو رو گل قشنگم صدات میکردم!
تو میخندیدی و من تماشات میکردم!
با هم از لای درختای سرو و کاج میدویدیم!
با هم آب بازی میکردیم توی اوج تابستون!
یادته؟ برف بازیامونو، قهر و آشتی هامونو، سایه بازی هامونو موقعی که برق میرفت، قهقهه هامونو، خاطرات خوبمونو...
باهم دیگه قد کشیدیم و تک تک لحظاتمونو با هم گذروندیم...
دبستان... راهنمایی... دبیرستان... دانشگاه... ما همه جا باهم بودیم!
یادته همه ما رو دوستای افسانه ای صدا میزدن؟
ما با هم جوونیمونو خوش بودیم و زندگی رو زندگی کردیم!
حالا از اون دوران خوش، خاطره هاش فقط مونده...


گل قشنگمخاطراتغمیادته؟کجا رفتی بدونِ من؟
کس نخواهد فهمید بدان عمرِ درازش که این تن چه کشی...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید