اگر در فضای استارتاپی کار میکنید و یا فکر راهاندازی کسبوکار خودتان رهایتان نمیکند، همین حالا خواندن کتاب «سختی کارهای سخت» را به لیست کارهای این ماه خود اضافه کنید.
ما در این مطلب دلایل کافی برای انجام این کار را به شما میگوییم.
بیشتر کتابهای حوزه کسبوکار به شما میگویند که چگونه کارها را عالی و بی نقص انجام دهید اما نویسنده این کتاب، بن هاروویتز، همان ابتدای کار شما را با یک حقیقت تلخ روبهرو میکند: چیزی به نام عالی و بی نقص اصلا وجود ندارد! شما هر قدر هم که ادعای حرفهای بودن کنید، در نهایت بخشهایی از کار را به درستی انجام نخواهید داد.
نکته جالب این است که نویسنده در این کتاب از خرابکاریهایی که در شرکتهای چند بیلیون دلاری کرده هم میگوید و در کنار آن از تجربه کار تیمی و راهحلش برای مقابله با چنین مشکلاتی مینویسد.
بن هاروویتز آنقدر خرابکاری داشته و آنقدر در وضعیتهای افتضاح گیر کرده که غیر ممکن است حتی بتوانید خودتان را در این وضعیتها تصور کنید. او به عنوان نویسنده کتاب، این جمله معروف را که «مسیر کارآفرینی یک سرازیری است» به خوبی به مخاطب خود نشان میدهد و تفسیر میکند. البته سرازیریای که اوجش دیوانهوار خوب است و سقوطش دیوانهوار افتضاح.
شما با خواندن این کتاب هم با سختیهای این مسیر آشنا میشوید و هم به عنوان یک کارآفرین شیوه حل مسئله چنین مشکلاتی را یاد میگیرید.
بن هاروویتز از مارکس نقل میکند که: «زندگی یک مبارزه است». از آنجا که پدر و مادر نویسنده از کمونیستهای دو آتیشه بودهاند، تعجبی ندارد که ردپای مارکس در کتاب دیده میشود. شاید به همین خاطر است که او ترجیح میدهد به جای تمرکز روی جنبههای مثبت مدیریت یک بیزینس روی جنبههای منفی و مبارزاتی آن تمرکز کند. خوشبختانه یا متاسفانه دستش هم در این مورد باز است زیرا هنگام مدیریت یک شرکت مشکلات زیادی به وجود میآید. مردم معمولا ایدههای فوقالعاده قشنگ و پیشبینیهای مثبتی در مورد موفقیت کسبوکارشان دارند و اتفاقا برای بعضی افراد همه این پیشبینیها درست از آب در میآید. اما در طول این مسیر تهدید و مشکلاتی هست که باید بر آنها پیروز شد. و متاسفانه هیچ کتاب راهنمایی وجود ندارد که به شما اعلام کند چه مشکلاتی قرار است بر سر راهتان قرار بگیرد و شما چگونه میتوانید آنها را کنار بزنید. برخلاف بسیاری از کتابهای کسبوکار که بر تفکر مثبت تمرکز میکنند و آینده درخشان استارتاپهایی را برایتان ترسیم میکنند که قرار است انقلابی در بازار به پا کنند، این کتاب سعی میکند شما را برای مسائلی که ممکن است اشتباه پیش بروند آماده کند. نویسنده از این مشکلات زیاد دیده و توانسته خودش را زنده از همه آنها بیرون بکشد و درس بگیرد. در واقع بن هاروویتز با اشتباه کردن بیزینسش را مدیریت کرده است و تمام تجربیاتش را در این کتاب به مخاطب خود انتقال داده است.
هاروویتز میگوید:«به عنوان یک مدیر مواقعی پیش میآید که میخواهید بزنید زیر همه چیز و محل کار را ترک کنید». سپس به این اشاره میکند که چه مشکلاتی در شرکتها وجود داشته که با وجود مهم بودنشان او را به عنوان یک مدیرعامل از فعالیتهای روزمرهاش جدا نمیکرده و تنها نسبت به مشکلات بیشتر آگاه میکرده است. او در این کتاب به صاحبین کسبوکار و مدیران شرکتها توصیه میکند که فکر نکنند ابر قهرمان کل تاریخ هستند و سعی نکنند تمام مشکلات را خودشان حل کند. چرا که مهمترین بخش کار کارآفرینان این است که تیمی از ابر قهرمانها جمع کنند تا همراه آنها به جنگ مشکلات بروند.
در بخش دیگری از کتاب «سختی کارهای سخت»، نویسنده از یکی از روسای پیشینش نقل قول میکند که: «ما به ترتیب، اول از افراد، سپس از محصول و در نهایت از سودمان نگهداری میکنیم». هاروویتز همچنین به اهمیت نقش نیروی انسانی در یک سازمان هم اشاره میکند و درباره موضوعات زیر صحبت میکند:
در جای دیگری از کتاب نویسنده بیان میکند که کاملا شما را درک میکند و میفهمد که اخراج یک کارمند حتی اگر یک غریبه باشد چه قدر سخت است. خلاصه که با خواندن این کتاب گویی کنار ریش سفید محل نشستهاید، ریش سفیدی که اتفاقا خوب در زمینه فعالیتهای استارتاپی و بیزینسی تجربه دارد و به خوبی هم شما را درک میکند.
معمولا کتابهای این چنینی به شکلی نوشته شدهاند که انگار مخصوص افراد حرفهای و مدیرعاملهای شرکتهای معروف تکنولوژی هستند. اما کتاب «سختی کارهای سخت» نه تنها برای این افراد که حتی برای افراد عادی و آنهایی که در پی رسیدن به آرزوهایشان هستند هم مناسب است. به همین خاطر است که به شما توصیه میکنیم فارغ از جایگاه و عنوان شغلی خود این کتاب را به لیست مطالعه این ماه خود اضافه کنید و بخوانید.
اگر به فکر راهاندازی کسبوکار خودتان هستید، ما روزانه در وبلاگ دیجیفای مطالب آموزشی مختلفی درباره این حوزه منتشر میکنیم.