این صحنه مرگ سنکا فیلسوف بزرگ رواقی را به تصویر می کشد. سنکای 70 ساله سیاستمدار، نویسنده و فیلسوف مکتب رواقی گری است. از صحنه ی مرگ او آثار زیادی به تصویر کشیده اند.
ماندگاری هر رویدادی نیازمند راویانی است که آن را در قالب روایت بازگو کنند. هنر نیز مانند تاریخ و باستان شناسی و... از جمله رویکردهایی است که موضوعیت کارشان با روایت چیزی عجین شده است. به تعبیر مرلوپونتی هنر اساسا فرایند بیان است و بوردیو نیز اعتقاد دارد که هنرمند کسی است که چیزی را که از پیش وجود داشته به چیزی که کاملا وجود دارد بدل می کند.
به تعبیر آلن بدیو هر رخدادی در عرصه ای که ممکن است آن کنش دوران ساز در آن اتفاق بیافتد، شکل می گیرد که به آن "عرصه رخداد" می گویند. عرصه رخداد این صحنه، امپراتوری روم باستان است. جایی که نرون فرمانروای مستبد بر تخت نشسته است. پس از ستمها ، زن بارگی و ستم های فراوان، نرون دیگر حمایت مجلس سنا و طبقه ی بالادستی را از دست داده است.
پس از یک سو قصد نافرجام به جان او، تصمیم میگرد تمام افرادی که ممکن است قصد جانش را کرده باشند از دم تیغ بگذراند.
او مادرش، همسرش و برادر ناتنی اش را می کشد و سپس 100 سرباز را به خانه ی سنکا معلم خصوصی و مشاور سالهای پیش خود می فرستد. سنکا با دیدن این صحنه چون در می یابد که نمی تواند این تقدیر شوم را تغییر دهد، آرام و مطمئن تقدیرش را در آغوش می گیرد.
نقاشی پیتر پاول روبنز در قرن 16 میلادی ، تن عریان و نیمه جان سنکا را به تصویر می کشد. کاتبی نگران نزد او نشسته تا واپسین کلمات استاد را یادداشت کند. سربازان نظاره گر درست انجام شدن حکم مرگ او هستند. دست ها و پاهایش را تیغ زده اند و او را در تشتی قرار داده اند تا خون بهتر جاری شود.
این رخدادها و آثار به جا مانده از آنها در طول تاریخ بسیار به چشم می خورند. انگار که قدما ارزش هنری و معنایی یک لحظه را به خوبی درک می کردند.
این را مقایسه کنید با انبوهی از تصاویری که امروز به کمک گوشی های هوشمند از جهان اطرافمان میگیریم. هفته بعد حتی به آنها نگاه هم نمی کنیم.
به این ترتیب ما هر روزی که بیشتر به تکنولوژی و زندگی در لحظه وابسته تر می شویم، ارزش و معنای هر لحظه را کمتر و سطحی تر درک می کنیم. دیگر وقایع، تکانمان نمی دهند. شاخک های احساسی مان هر روز کند تر و بی حس تر می شوند.
و این بیماری تکنولوژی است.
لحظه ها در گذرند. لحظاتی که کنار مادر نشسته ایم. لحظاتی که پدر برایمان شعر می خواند. لحظاتی که آسمان آبی از پشت پنجره ی اتاقمان پیداست. لحظاتی که با دوستمان چای می نوشیم.
متاسفانه این لحظات ناب زندگی را پشت صفحات رنگی گوشی های هوشمند، بیمار گونه می گذرانیم.
اگر اهمیت یک لحظه را از یاد ببریم، اهمیت یک زندگی را از یاد خواهیم برد.