تعریف همجنس گرایی : همجنسگرایی(Homosexual) یکی از گرایش های جنسی است که ویژگی آن تمایل زیبایی شناختی، عشق رومانتیک، و تمایل جنسی فردی است که تنها متوجه جنس همگون با خود او است. در واقع به گرایشهای عاطفی، روانی و جنسی افراد همجنس نسبت به یکدیگر گفته میشود. همجنسگرایی همراه با دو گرایش دگرجنسگرایی و دوجنسگرایی، سه گرایش اصلی جنسی را تشکیل میدهند.
تا قرن ها همجنس گرایی که حتی هنوز هم برخی به عمد یا از روی ناآگاهی با اصطلاحی تحقیر آمیز همچون همجنس بازی به آن اشاره میکنند، نوعی نایهنجاری به شمار میرفت و مجادلات بسیاری بر سر آن در جریان بود. با آغاز قرن ۲۰ میلادی و پیشرفت های پزشکی، تلاش زیادی در درمان همجنس گرایی به عنوان یک بیماری صورت گرفت که غالبا با شکست روبرو شدند. یکی از نمونههای درد آور و بسیار معروف این روش های درمانی نادرست، سرنوشت آلن تورینگ نابغه و پدر علم کامپیوتر است که در نهایت به خاطر فشار ناشی از درمان های دارویی و الکتروشوک، دست به خودکشی زد.
سرانجام، با افزایش مطالعات علمی و کم شدن تعصبات فرهنگی – اجتماعی، جامعه جهانی کم کم شروع به پذیرش این نوع میل جنسی کرد. در سال ۱۹۷۳ انجمن روان پزشکی آمریکا، همجنس گرایی را به عنوان یک طبقه تشخیصی کنار گذاشت و در سال ۱۹۸۰ آن را از DSM حذف نمود. در دهمین تجدید نظر طبقه بندی آماری و بین المللی بیماری ها (ICD 10) آمده است: گرایش جنسی به تنهایی یک اختلال محسوب نمی شود.
اصطلاح همجنس گرایی غالبا برای توصیف یک نوع رفتار آشکار شخصی، گرایش جنسی و حس هویت شخصی و اجتماعی بکار می رود . امروزه ترجیح می دهند به جای عبارت همجنس گرا که یک اصطلاح پزشکی است و معانی اختلال و سبب شناسی در خود دارد از واژه زن همجنس گرا (Lesbian) و مرد همجنس گرا (Gay man) استفاده کنند. همجنسگرایی در بین فرهنگ ها، ملیت ها و موجودات مختلف، حتی حیوانات پستاندار نظیر میمون ها و شیرها دیده می شود.
در کل میزان همجنس گرایی در ۲ تا ۴ % جمعیت گزارش شده است. زنان همجنس گرا در مقایسه با مردان همجنس گرا روابط بیشتری با جنس مخالف داشته اند. زنان همجنس گرا با همدیگر روابط پایدارتری نسبت به مردان همجنس گرا دارند، چون کمتر در معرض رسوایی اجتماعی و تبعیضات اجتماعی و مدنی قرار دارند.
هویت جنسی بخشی از هویت شخص است که بازتابدهنده درک شخصی او نسبت به امیال جنسیاش است. مفاهیم هویت جنسی و رفتار جنسی رابطه نزدیکی با گرایش جنسی دارند، ولی از یکدیگر متمایزند. گرایش جنسی در برگیرنده کشش عاطفی، علایق، و امیال درونی است. هویت جنسی به معنای تصوری است که شخص از خود و گرایش جنسیاش دارد و خود را آنگونه میپندارد. رفتار جنسی به این معناست که شخص علیرغم گرایش یا هویت جنسیاش در عمل با چه شخص یا اشخاصی رابطه جنسی برقرار میکند.
رفتار جنسی اشخاص همیشه مطابق با گرایش جنسی آنها نیست. به عنوان مثال، یک شخص همجنسگرا یا دوجنسگرا که در منطقهای که حقوق دگرباشان در آن رعایت نمیشود، زندگی میکند، ممکن است از نظر هویتی خود را همجنسگرا یا دوجنسگرا نداند، یا برخلاف تمایل جنسی خود، با اشخاصی از جنس مخالف عمل جنسی انجام دهند.
تحقیقات کنونی نشان میدهند که برهمکنش عواملی مانند ژنتیک، هورمونهای زمان جنینی و اثرات زیستی و محیطی بر شکلگیری گرایش جنسی افراد تأثیر دارند.
زیگموند فروید همجنس گرایی را یک بیماری روانی تلقی نمی کرد و می گفت در افرادی مشاهده می شود که انحراف جدی دیگری ندارند، کارایی آنها مختل نشده و در واقع رشد هوشی و فرهنگ اخلاقی بالایی دارند.
فروید در نامه ای در پاسخ به یک مادر آمریکایی چنین نوشت:
مطمئنا همجنس گرایی مزیتی ندارد اما چیزی نیست که مایه شرم باشد. نه فساد است و نه انحطاط و نمی توان آن را بیماری شمرد، ما آن را نوعی اعمال جنسی تلقی می کنیم که در اثر وقفه خاصی در رشد جنسی ایجاد می شود.
فروید در راستای تلاش برای درک علتها و روند ایجاد همجنسگرایی، در ابتدا الگویی تعریف کرد که طبق آن شهوت جنسی در انسان، دوجنسگرایی فرض میشد. به عبارت دیگر، طبق این نظریه تمام انسانها دوجنسگرا به دنیا میآیند ولی در مسیر رشد اکثر انسانها، گرایش به جنس مخالف غلبه مییابد، زیرا نهی فرهنگی و تربیتی سبب میشود بسیاری از افراد همجنسگرایی را در خود سرکوب کنند و اگر این ممنوعیت وجود نداشت، انسانها رفتار جنسیای را انتخاب میکردند که برایشان ارضاکنندهتر باشد.
فروید همچنین معتقد بود که درمان همجنسگرایی موفقیتآمیز نیست. او روانکاوی و تلقین از طریق هیپنوتیزم را برای درمان همجنسگرایی پیشنهاد کرد و طی سالها تجربیات کاری مورد استفاده قرار داد، ولی هیچکدام از این دو موفقیتی در درمان همجنسگرایی نشان ندادند.
فروید باور داشت همجنس گرایی در زنان به دلیل حل نشدن حسرت آلت(penis envy) و تعارضات اودیپال است.
بر طبق نظرات روانپویشی همجنس گرایی بر آمدی است در رشد روانی- جنسی سال های نخست زندگی که موقعیت های سبب ساز این گونه گرایش و رفتار در مردان شامل :
در نظریه های سایکودینامیک نوین چنین بیان می شود که مردان همجنس گرا خیال پردازی های مربوط به همجنس را در سنین سه تا پنج سالگی شرح داده اند که بیشتر دور محور پدر یا جانشین او بوده است. برخی صفات زنانه نیز ممکن است بر اثر همانندسازی با مادر یا جانشین او پدید آید. این ویژگی ها به عنوان راهی برای جلب توجه و محبت پدر رخ می دهد. در زنان همجنس گرا نیز دختر بچه وابستگی نخستین خود به مادر به عنوان شیئی محبوب را از دست نمی دهد و جستجو برای آن را در بزرگسالی ادامه می دهد.
مطالعات آلفرد کینزی در دههٔ ۴۰ میلادی قرن بیستم، نشان داد که همجنسگرایی بیش از چیزی که تصور میشد معمول بوده و بخشی از گستره رفتارهای جنسی در انسان هستند. او مقیاس کینزی را ایجاد کرد که مقیاس سنجش دگرجنسگرایی-همجنسگرایی نیز نامیده میشود و گرایش جنسی فرد را در بازهای بین ۰ (کاملا دگرجنسگرا) تا ۶ (کاملا همجنسگرا) اندازه میگیرد. در آن زمان تصور عام بر آن بود که مردم یا دگرجنسگرا یا همجنسگرا هستند و این دو مشخصه در دنیای جنسیت با هم ضدیت دارند، ولی کینزی و همکارانش اعلام کردند که قسمت بزرگی از جامعه بهطور کامل دگرجنسگرا یا همجنسگرا نیستند و اشخاص میتوانند رفتارها و واکنشهای روانی همجنسگرایانه و دگرجنسگرایانه را همراه با هم و بهطور مشترک تجربه کنند.
مطالعات اخیر حاکی از آن است که اجزای زیستی و ژنتیکی در گرایش جنسی نقش دارد. مطالعات ژنتیک نشان داده است که میزان بروز همزمان همجنس گرایی در دوقلوهای تک تخمکی بیشتر از دوقلوهای دو تخمکی است که نشان از یک استعداد ژنتیکی و ارثی زمینه ای دارد. در مردان همجنس گرا کاهش هورمون های جنسی مردانه و در زنان همجنس گرا، افزایش آن دیده می شود. احتمال شاخص ژنتیکی در نیمه تحتانی کروموزم x و احتمال کوچک بودن سلول های هیپوتالاموس در همجنس گرایان وجود دارد.
ساختار ها و واکنش های مغز ممکن است بر روی گرایشات جنسی افراد تاثیر بگذارد. در سال ۱۹۹۱، مطالعه ای منتشر شد که در آن نشان داده شد که هیپوتالاموس (بخش کنترل کننده هورمون های جنسی) افراد همجسنگرا نسبت به افراد عادی متفاوت است. طبق این مطالعات، هسته بینابینی هیپوتالاموس این افراد سه برابر بزرگتر از هسته هیپوتالاموس افراد با گرایش جنسی طبیعی است.
نتایج پژوهشهای جدید، وجود دو ژن جدید در کروموزومهای ۱۳ و ۱۴ و تأثیر آن در همجنسگرایی مردانه را نشان میدهد. این ژنها عملکرد غده هیپوتالاموس و تیروئید را تحت تأثیر قرار میدهند که برخی از تفاوتهای فیزیولوژیک همجنسگرایان مانند لاغرتر بودنشان را توضیح میدهد.
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که گرایش جنسی چه دگرجنسگرا یا همجنسگرا، در نتیجه تداخل پیچیده بین تأثیرات آناتومیک و هورمونی در طول رشد جنین است. استرادیول و تستوسترون، عمل ایجاد حالت مردانگی را با اتصال به گیرندههای آندروژن (هورمون های جنسی مردانه که باعث ایجاد صفات ثانویه مانند ریش و کلفتی صدا میشوند) بر عهده دارند.
خودکشی در همجنس گرایان
احتمال اقدام به خودکشی در مردان و زنان همجنسگرا و دوجنسگرا در مقایسه با دگرجنسگرایان بیشتر است. با توجه به بالاتر بودن میزان اقدام به خودکشی در زنان نسبت به مردان، این نسبت در میان همجنسگرایان نیز برقرار است و زنان همجنسگرا نسبت به مردان همجنسگرا بیشتر در معرض اقدام به خودکشی قرار دارند. نژاد و سن از عوامل تعیینکننده در افزایش میزان خطر برای اقدام به خودکشی در دگرباشان است. به عنوان مثال، احتمال اقدام به خودکشی در مردان همجنسگرا و دوجنسگرای سفیدپوست آمریکایی پس از رسیدن به ۲۵ سالگی نصف میشود.
برخی همجنس گرایان مبتلا به اختلال افسردگی ممکن است احساس گناه و تنفر از خود داشته باشند، در این صورت تغییر گرایش جنسی تنها علامتی از اختلال افسردگی محسوب می شود.
برون آیی (coming out) :
فرایندی است که شخص با آن گرایش جنسی خود را به رغم رسوایی اجتماعی اخلاقی اعلام می کند و با حل موفقیت آمیز موضوع، خود را می پذیرد (نظریات راشل کلینگر و رابرت کاباج).
بسیاری از همجنسگرایان و دوجنسگرایان در مقطعی از زندگی خود آشکارسازی میکنند. این اصطلاح به معنای خود افشاگری در خصوص گرایش جنسی است؛ به این معنا که شخص گرایش جنسی خود را برای اشخاص دیگر آشکار میکنند. روانشناسان معتقدند آشکارسازی در یک فرد دگرباش روندی چند مرحلهای است. در ابتدا شخص به این درک میرسد که با اطرافیان خود متفاوت است(حساس شدگی) و در مورد امیال جنسی و هویت خود دچار سؤال میشود(سردرگمی هویتی). در ادامه، شخص عملا امکان همجنسگرا بودن را امتحان میکند و میآموزد چطور با تصور همجنسگرایی به عنوان مسئلهای ننگین و شرم آور کنار بیاید(پذیرش هویتی). در مرحلهٔ نهایی، شخص تمایلهای جنسیاش را به صورت بخشی از هویت و تعریفش از خود در میآورد(تعهد).
منبع : خلاصه روانپزشکی – کاپلان و سادوک – ترجمه فرزین رضایی – ویراست دهم ۲۰۰۷ ( فصل ۲۱ )