چند روزیه که گوشی هوشمند ندارم و با یک گوشی قدیمی کار میکنم.
حس میکنم رفتم به یک روستای قدیمی ، و زمان کند شده و دیر میگذره!
البته زمان همون زمانه ،ولی نحوه مصرفش انقدر در بیست سال اخیر تغییر کرده که خیلی از ما باور داریم که گذر زمان خیلی سریع تر از قبل شده.
جالبتر اینکه روی گوشیه قبلیم جز یه پیامرسان و یه برنامه اخبار و یه بازی چیز دیگه ای نداشتم!
برنامه هایی (آپ) مثل اینستا و... ، ولی به صورت عجیبی با سرعت عجیبتری زمان رو میبلعه.
برای من بیشتر برنامه ی اخبار بلعیدنِ زمان رو به نحو احسن انجام میده.اخباری که دونستن خیلیهاشون حقیقتا بدرد خیلی از ماها نمیخورن ، جز اینکه ناراحتی رو برامون به ارمغان بیارن.
در واقع روزگار به همون کندیه روزِ اولش داره حرکت میکنه ولی از اونجایی که اختیار اساسی زندگی ما به دست تکنولوژی افتاده گذر عمر ما هم در سراشیبی خیلی تندی قرار گرفته!و سرعتِ گذرش زیاد شده.
2. پایان سال
امسالی که گذشت و داره روزهای آخرش رو تموم میکنه ، سال روان و روان درمانی بود.
نمیدونم چندتا کتاب ولی بالای ده تا کتاب متفاوت در مورد روان و روانکاوی خوندم.که خوب غالب این کتابها مربوط به روانشانی یونگ و یونگین های معروف بود.
تو این ماجرا با یک روانشناس و روان درمانگر هم آشنا شدم و باهاش حرف زدم ، ولی چند وقت بعدش یکی از عزیزترین نزدیکاش رو از دست داد ، و خوب تقریبا خبر زیادی دیگه ازش نیست!
در واقع یادگیری روان و روان درمانی برای شناخت دردها و مشکلات بسیار مفید هستند و مثل دستگاه های سی تی اسکن و اکوکاردیوگرافی و اسکن میمونند ، اما نکته اینجاست که راهکارهای درمانی ارائه شده غالبا موثر نیستند و در حقیقت این موضوع هم مثل بقیه موضوع ها هم بستگی داره به مهارت روان درمانگر و هم اینکه روشهای درمانی هر فرد کاملا متفاوته هرچند مشکل یکی باشه و این مهارت در خیلی از اینها نیست.
نتیجتا اگر دینداران به جای تمرکزهای عمیق و تقریبا بی فایده بر موضوعات تکراری و حل نشده وحل نشَوَنده ای مثل حجاب ،بر روی روان درمانی تمرکز میکردند احتمال خیلی زیاد در مسائل مهمتری چون فرهنگ عمومی و فرهنگ دینی ، موثرتر واقع می شدند.
البته باید بدونیم که اساسا در همه ی دنیا دیدگاه به روانکاوی مثل خیلی از موضوعات دیگه دیدگاهه دینی و سکولاره!یعنی عده ای به کلی مسائل کشف شده در روان درمانی رو ضد دین میدانند و عده ای برعکس آن را به دین و معنویت مربوط میدانند.
و من حرفهای هر دو رو شنیدم و فهمیدم متاسفانه گروه سکولارِ صرف ، در حال اشتباه هستند و افرادی که دین رو حذف نمیکنند نتیجه های بسیار موثرتر و بهتری میگیرند.
البته باید بدانیم که حتی گروه های سکولار رفتارهای عبادی همچون یوگا که از هند نشات میگیره رو توصیه میکنند! و میدانند که معنویت و روان دو جزء جدانشدنی هستند.
3. شنونده
خانواده پر جمعیت شاید دلیلی بوده بر اینکه شنونده خوبی باشم ، و خب خودم خیلی کمتر از خودم حرف بزنم.این موضوع باعث شده ، کسایی که باهام احساس صمیمیت دارند فقط وقتی سراغم میان که قطعا مشکلی براشون بوجود اومده ، البته من کار خاصی نمیکنم ، ولی همین خوب گوش دادنه برای اونها آرام بخش شده و وقتی بهم زنگ نمیزنن میدونم که اوضاعشون خوبه!!!
و اینکه امتحان کردم که گاهی وسط بپرم و از مشکلات الکی یا واقعیم بگم و طرف با یه خمیازه بهم میفهمونه که تو فقط باید گوش بدی!!!همین!
4.فیلم
معاویه ساخته عربستان سر و صدای زیادی کرد و باز مسئولین فرهنگیه ما بلافاصله مسدود کردند و ممنوع!
قسمت اولش رو دیدم ، به نظر میرسه که قصد داره اسلام رو بی آزار نشون بده ، مخصوصا از این جهت که آزار اساسی و جنگهای دهشتناک در اسلام در زمان سه خلیفه اول بوده ، از جمله حمله به ایران!
و خب در این فیلم صحنه های جنگ تکه های کمی ازشون نشون داده میشه و مثل فیلمهای هالیوودی نیست.
از طرف دیگه تمام تلاش برای اینه که معاویه که سرنوشتی شبیه به پادشاه فعلی عربستان داره ، و پسر یکی از بزرگان مکه هست ، فردی بسیار باهوش و البته مثبتی نشون داده بشه ، برخلاف جریانهای تاریخی رسیده از اهل سنت.
و خب از طرفی حتی مادر ایشون هم هرچند آدم خشنی نشون داده شده ولی اونی که در تاریخ هست یعنی هند جگرخوار رو در این قسمت نیاورده بود.
در واقع رویای کاخ سبز دمشقِ معاویه هنوز بر دل خیلی ها هست...
ممنوعیتش البته نظر ما درش موثر نیست و دیدنش رو هم بنده نظری ندارم و خود فرد باید تاریخ اسلام رو کمی تا قسمتی ابری مسلط باشه.
5.پایان
امیدوارم امسال رو با این ماه عزیز بخوبی به پایان ببرید وسالی پر سعادت و پر معنا پیش روتون باشه ، ان شاءالله.