مسیر پر پیچ و خمی برای شکل گیری هر نوع ارتباط بین فردی وجود دارد . مسیری که گاه پر تنش و پر از فراز و فرود است . ما به واسطه ی محبت یا نفعی که از ارتباط دریافت می کنیم ، تلاش می کنیم تا در جریان این مسیر بمانیم و تنش ها را تعدیل کنیم .
این روز ها که هم سن و سالان من به ندرت علاقه ای به تعامل صحیح با والدینشان نشان می دهند شاید نوشتن از شیوه های ارتباط با پدربزرگ و مادربزرگ بحث بیهوده ای به نظر برسد ، اما شاید کلید های این تعامل دشوار بتواند قفل های تعامل با پدر و مادر را نیز باز کند . از هنگامی که متولد شدید شما یک اولویت مهم و بخش شیرینی از زندگی آن ها بوده اید و اکنون نیز تقریبا مهم ترین دل مشغولی پدر بزرگ و مادر بزرگتان هستید ، به پاس این حجم از عشق و توجهی که از آنان دریافت کرده اید شایسته است که حداقل بخش کوچکی از وقت خود را به توجه به آنان اختصاص دهید . من از یک مسیر طی شده با شما سخن می گویم ، در زندگی این فرصت به من داده شد تا مدت کوتاهی با مادر و پدر بزرگ خود زندگی کنم و حالا می خواهم برای کسانی بنویسم که در ابتدای راهند. در نتیجه نکاتی که طی آزمون و خطا به دست آوردم و با موارد دیگر هم مقایسه کرده ام، بیان می کنم ، شاید به کارتان بیاید:
قوای جسمانی سالمندان تحلیل یافته است ، درد جز همیشگی زندگی آن هاست . هنگام رو به رو شدن با سالمندان همیشه این نکته را مد نظر داشته باشید که قطعا در همان لحظه از یک یا چند درد جسمانی آزرده خاطر است اما با این وجود با شما با روی باز برخورد می کند .
سالمندان زمان طولانی تری از من و شما به تجربه اندوزی پرداخته اند ، این تجربه ها ممکن است از نظر ما درست یا غلط باشد ولی بیان تجربه توسط آن ها به افزایش حس خود ارزشمندیشان کمک می کند، گوش دادن صبورانه ی شما کمک شایانی به این مساله است .
پدر بزرگ و مادربزرگ شما عموما چشم انتظارند . احساس تنهایی و دلتنگی برای دیدن فرزندان می کنند . اما بدانید که به واسطه ی ضعف جسمانی نمی توانند برای مدت طولانی میزبانی کنند . پس با تناوب زیاد به دیدنشان بروید و سعی کنید خودتان از خودتان پذیرایی کنید و بعد از حدود ۲-۳ ساعت بازگردید تا فرصت استراحت داشته باشند .
برای هر بار که به دیدنشان می روید برنامه ای داشته باشید که سرگرم شوند . می توانید فیلم هایی که می دانید دوست دارند و می پسندند برایشان ببرید یا مواد اولیه غذایی که در پخت آن ماهر هستند ببرید و از آن ها بخواهید که در کنار شما به غذا بپزند و فوت و فن هایشان را به شما بیاموزند .
آن ها را به عنوان هم صحبت به حساب بیاورید . این کلید طلایی ارتباط است . شاید تفصیل و جزییات برنامه زندگی شما را متوجه نشوند ولی با کمی تلخیص و ساده سازی حتما و حتما و حتما برایشان توضیح بدهید که با دنیا چندچندید و چه می کنید .
گوش بدهید ، ذوق نشان بدهید و سوال بپرسید . اگر می بینید که ساکت هستند درباره ی گذشته از آن ها سوال بپرسید بگذارید خاطراتشان را تعریف کنند ، خود را درگیر صحبت هایشان کنید و سوال بپرسید . دنبال مقایسه ی شرایط خود با آن ها نباشید . دنبال درست و غلط روایت آن ها نباشید . اصلاح جهان و تاریخ را به زمان دیگری موکول کنید !
از هر فرصتی برای القای حس خود ارزشمندی به آن ها استفاده کنید . بخش مهمی از حس خود ارزشمندی مادربزرگ و پدربزرگ ها وابسته به شماست . این که می توانند برای نوه شان غذای دلخواه او را درست کنند . این که می توانند از او میزبانی کنند . این که می توانند تجربیاتشان را به او منتقل کنند . همه ی این تلاش هایشان را عاشقانه بپذیرید و به آن ها محبت کنید .
از گلایه هایشان خسته نشوید و واکنشی نشان ندهید که منعکس کننده ی خستگی و ملال شما باشد . بخش مهمی از گفت و گوی سالمندان گلایه از درد یا بی توجهی فرزندان و نوه هاست . این ها سختی هاییست که تمام روز با آن دست و پنجه نرم می کنند و این گلایه ها بازتاب کوچکی ازین درد های جسمی و روحی است پس نگذارید برایتان طوری تکراری و خسته کنند شوند که اصلا آن ها را نشنیده بگیرید و واکنش مناسب نشان ندهید .
برایشان هدیه های کوچک بخرید . حس خوب هدیه گرفتن سن و سال نمی شناسد ولی ما گاهی گمان می کنیم که هدیه های کوچک در شان مادربزرگ و پدربزرگمان نیست یا این که شاید سلیقه آن ها را ندانیم . حساسیت زیاد به خرج ندهید . یک دسته گل نرگس یا حتی یک سینی کوچک می تواند زندگی سالمندی را رنگی کند .
مادر و پدر بزرگ ها عموما توقعاتی دارند که آن ها را به شکل صریح بیان نمی کنند اما برآورده نشدن آن ها باعث ناراحتیشان میشود ، توقع کمک کردن بخش مهمی از آن است . اصولا به شکل مستقیم از شما درخواست کمک نمی کنند ، پس آماده و هوشیار باشید تا هر نیازی که دارند به سرعت رفع کنید یا به سمت هرکاری که می روند ، در آن کار به آن ها کمک کنید ، پیش از این که مجبور باشند غرور خود را بشکنند .
آن ها را در تجربیات مجازی و اینترنتی خود سهیم کنید . نگویید که متوجه نمی شوند . نیازی نیست تفاوت توییتر ، اینستاگرام ، اینترنت و ... را بدانند . با کمی تلاش و ساده سازی می توانید درباره ی اخبار و اتفاقات فضای مجازی با آنان گفت و گو کنید و اتفاقا بسیار همدل و همراه خواهند شد، مثلا همه را اینترنت صدا کنید . اگر چیز جالبی در گوشی تان می بینید حتما و حتما آنان را نیز در آن سهیم کنید و برای مشارکت و فهمشان از ماجرا تلاش کنید . مثلا آن ها را در جریان خرید های اینترنتی خود و سایر استفاده های مفید از فضای مجازی قرار دهید ، با پدربزرگتان از اخبار منتشرشده در توییتر صحبت کنید ، از آن ها بخواهید که به خیریه ها به صورت اینترنتی کمک کنند و ... . گاهی برای کم شدن زحمتتان سوالات آنان درباره ی تکنولوژی را نادیده می گیرید در صورتی که با اندکی تلاش از نتیجه شگفت زده خواهید شد . درک و همدلی بین شما به شدت افزایش پیدا خواهد کرد و مادر بزرگ و پدربزرگتان دیگر اینترنت و گوشی شما را به عنوان رقیب جدی خود در دریافت توجه شما نمی دانند ، بلکه هر دوی شما در حال سرگرم شدن و استفاده از آن ابزار ها هستید .
این نکته را برای تمام تعاملاتتان به خاطر داشته باشید هیچ درک و مفاهمه و تعامل لذت بخشی بدون تلاش و گفت و گو حاصل نمی شود .
در پایان تاکید می کنم که این نظرات حاصل تجربه شخصی است و تخصصی نمی باشد . اما به نظر می رسد می توان از کلیت این روش ها در شرایط مختلف استفاده کرد .