شاخص کـل که به آن شاخص قيمت و بازده نقدی هم گفته میشود، بيانگر سطح عمومی قيمت و سود سهام شرکتهای پذيرفته شده در بورس است. به بيان سادهتر «تغييرات شاخص کل بيانگر ميانگين بازدهی سرمايهگذاران در بورس است».
در بخش مزایای سرمایهگذاری در بورس بیان کردیم که بازدهی سرمايهگذاران در بورس از دو طريق دريافت سود نقدی ساليانه و تغيير قيمت سهم در طول دوره سرمايهگذاری بدست میآید.
برای مثال فردی را در نظر بگيريد که سهام شرکت پتروشیمی آبادان را در ابتدای سال با قيمت ۱۵۰ تومان خريداری میکند. اگر قيمت سهام اين فرد در پايان سال به ۱۸۰ تومان افزايش يابد و شرکت در پايان سال نيز ۱۵ تومان به عنوان سود نقدی به ازای هر سهم توزيـع کند، اين فرد مجموعا ۴۵ تومان سود از محل افزايش قيمت سهم و دريافت سود نقدی بدست آورده است. بنابراين بازدهی وی در پايان سال، ۳۰ درصد خواهد بود، زيرا سرمايه وی از ۱۵۰ تومان به ۱۹۵ تومان افزايش يافته است.
تغييرات شاخص کل نيز دقيقاً بيانگر ميانگين بازدهی بورس است.
به عنوان مثال اگر شاخص کل بورس در ابتدای سال، 300 هزار واحد بوده و در پايان سال با 100 هزار واحد افزايش به 400 هزار واحد برسد به اين معناست که ميانگين بازدهی بورس از محل افزايش قيمت سهام شرکتها و تقسيم سود نقدی بين سرمايهگذاران در آن سال، 33/33 درصد بوده است.
نکته : رابطه تغییر شاخص کل و میزان سودآوری شرکتها
نکتـه ای که باید مد نظر سرمایهگذاران قرار گیرد این است که افزايش شاخص کل، لزومـاً به معنای سودآوری سهام همه شرکتهای حاضر در بورس نيست. همانطور که کاهش شاخص کل نيز لزوماً به معنای ضرردهی سهام همه شرکتها نيست. زيرا شاخص کل بيانگر ميانگين بازدهی بورس است و چه بسا در برخـی موارد، عليرغم رشد قابل توجه شاخص کل بورس، برخی سهام با افت قيمت مواجه شده و سهامداران خود را با زيان مواجه سازنـد و يا در شرايطی که شاخص کل با کاهش مواجه است، برخی سرمايهگذاران که سهام ارزندهای را در سبد سهام خود دارند، سود قابل قبولی بدست آورند.
بنابراين سرمايهگذاران نبايد صرفاً با اتکا به اخبار رشد شاخص کل و بدون بررسی کامل در خصوص ارزش ذاتی سهام، اقدام به سرمايهگذاری کنند و حتی در شرايط رشد مستمر شاخص کل نيز در انتخاب سهام، کاملاً دقت نمايند.