محمد حیدری
محمد حیدری
خواندن ۲ دقیقه·۱ ماه پیش

پوچی دقیقا چیست؟


پوچ‌انگاری یا اَبسوردیسم به تعارض بین تمایل نوع انسان برای جستجوی ارزش درونی و معنا در زندگی و ناتوانی انسان در یافتن آن گفته می‌شود
به اعتقاد کامو انسان از جهان میخواهد که معنا داشته باشد اما جهان معنای ندارد ‌ این تضاد باعث پوچی می‌شود
در درجه اول از نظر کامو کشف این پوچی و اینکه بدانیم جهان معنایی ندارد خود نوعی رهایی است که انسان را از توهمات آزاد می‌کند. اما هیچ چیزی رایگان به دست نمی‌آید. انسان پس از کشف این پوچی همچنان باید زندگی کند و دوام بیاورد. بنابراین باید به چیزی چنگ انداخت. باید دلیلی برای ادامه دادن پیدا کرد. اینجاست که کامو از «طغیان» صحبت می‌کند. به اعتقاد او اگر برای ادامه‌ی مسیر زندگی دل به پدیده‌های بیرونی ببندیم – مثلا اگر به مفاهیم متافیزیکی دل ببندیم و یا امیدوار باشیم که آینده‌ای بهتر در انتظارمان باشد – نهایتاً دوباره به پوچی می‌رسیم.
بنابراین انسان باید هدفی درونی داشته باشد
باید زندگی را به خاطر زندگی دوست داشته باشد این خود «طغیان» است.طغیانی که در ادامه:ازادی اختیار و شور زندگی به همراه خواهد داشت. اسطوره این نوع طغیان نیز سیزیف است.

آیا باید بعد از درک پوچی خودکشی کرد؟
پوچی نباید انسان را به خودکشی سوق دهد
پوچی نقطه اغاز است نه پایان
انسان پس از درک پوچی باید دست به عصیان بزند
اشتیاق چیست ؟همان میل وافر به تجربه
منظور از عصیان چیست؟ عصیان یعنی عدم سازش پذیری یعنی شوریدن ضد فریب های اجتماعی
پوچی باید انسان را به اگاهی برساند که اصالت خویش در درون خود شخص است

کامو ادعا می‌کند تنها سؤال فلسفی درست سؤال دربارهٔ خودکشی است، به معنی دیگر آیا ما باید رنج زندگی را تحمل کنیم یا اینکه به سادگی خود را بکشیم؟ کامو استدلال می‌کند که از نظر تاریخی بیشتر انسان‌ها یا باور داشتند که زندگی پوچ است و بنابراین خودکشی را امری نجات بخش تلقی می‌کردند یا اینکه معنایی مصنوعی مانند دین ساختند تا زندگی خود را پر کنند و به آن معنا بخشند. کامو ادعا کرد که راه سومی هم وجود دارد: ما می‌توانیم دریابیم که زندگی پوچ و بی‌معنی است اما در هر حال به زندگی ادامه دهیم کسانی که راه سوم را انتخاب می‌کنند قهرمانان پوچی یا «absurd heroes» نامیده می‌شوند؛ که با طغیان بر پوچی به خلاقیت و آفرینندگی دست می‌یابند.
خودکشی فلسفی
پذیرش پوچی: راه‌حلی که در آن فرد پوچی را می‌پذیرد و با وجود آن به زندگی خود ادامه می‌دهد. کامو این راه را قبول داشت. به نظر او زمانی که پوچی را می‌پذیریم می‌توان به آزادی مطلق رسید و با در نظر نگرفتن هیچ مذهبی یا سایر محدودیت‌های اخلاقی و طغیان علیه پوچی و در عین حال پذیرش آن شاید فرد بتواند از این رهگذر خود را به معنایی خشنود کند.

یک جانوره کافئین مدار مستقر در نابسامان ترین وضعیت موجود
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید