بیایید پرواضح تر به احساسات خود جان ببخشید!
پاسخ به این سوالات باعث میشود احساسات شما تنها متعلق به زمان حال باشند و بتوانید به انها خود نظم بخشی خود را هدیه کنید:
●چه مدتی هست که این احساس را دارم؟
●آیا در برخورد با مسئله رفتارم سازنده است؟
●آیا ابراز احساسات به سود من است؟
●آیا به خاطر حادثهای که خارج از کنترل من است خود را ناراحت میکنم؟
●آیا انتظارات من از جهان واقعبینانه است؟
●آیا انتظاری که از خودم دارم واقع بینانه است؟
بزرگترین مزیت بشر بر دیگر جانداران، توانایی تفکر است که از طریق زبان به دیگران منتقل میشود.
حجم عمده ای از انچه بشر تا به امروز به دست اورده محصول این دو توانایی است.
اندیشه و زبان هر دو مفهومی کلی و در هم تنیده در جهت حل مسئله و ارضاء نیاز ها عمل میکنند.
هنگامی که این تبادل نظر اجتماعی باشد یا بین دو تا چند شخص صورت پذیرد، گفتار یا زبان نامیده میشود!
و هنگامی که این بحث و تبادلنظر درونی است را اندیشه مینامند!
چند لقمه غنی خودیاری از کتاب ببخش آنچه را نمیتوانی فراموش کنی:
●بخشش به معنای برگشتن به فرد آسیب زننده نیست، حتی اگر( فرد آسیب زننده) خودتان هم باشیدجایز است در کنار پذیرش و بخشش خود تغییر را هم در برنامه داشته باشید!
●بخشش به معنی فراموش کردن خاطرات و قادر بودن به برگرداندن وضعیت پیشین نیست!
●بخشش به روشنتر شدن هیجانات و احساساتتان کمک میکند امااا کاملا روشنتان نمیکند! پس بیایید با توجه به گنجایش اش از آن توقع داشته باشیم و به سراغش برویم.
شما هم اگر با خوندن این ویرگول ،
درباب این موضوعات تکه کتابی به ذهنتون یاداوری شد، برامون کامنتش کنید.
?نوش نگاهتون?