به هیچکس
دل نسپردم از این عالمِ بیقرار،
مگر تو.
نه از سرِ امید
نه به تمنّای نجات،
بلکه…
چون دل بیتو
از تپیدن هم
میهراسید.
اگر تو هم
رو برگردانی،
نه فریادی خواهد ماند
نه اشکی،
نه التماسی…
فقط
سریست خمیده
بر زانوی بیکسی،
آرام،
بیصدا،
بیپناه.
تو، آخرین پناهی…
و بیتو
تنهایی
دیگر نامِ تازهایست
بر زندگی