خاکستری
خاکستری
خواندن ۲ دقیقه·۱ ماه پیش

وعده گاه دل...

آغوشش..
آغوشش..

منو تو هنوز کنار خیابون ساندویچ کثیف نزدیم
منو تو هنوز نرفتیم کفشامونو در بیاریم روی چمنای نمناک پارک راه بریم
منو تو هنوز تیشرت نخریدیم نقاشی بغل روش بکشیم
منو تو هنوز آهنگ نزاشتیم صداشو تا آخر زیاد کنیم وسط خیابون برقصیم
منو تو هنوز گلای پسر گل فروش پشت چراغ قرمز رو نخریدیم
منو تو هنوز با هم نرفتیم دریا ، صدف جمع کنیم
بریم توی آب شنا کنیم و از غروب بشینیم منتظر طلوع خورشید
منو تو هنوز دوتایی نرفتیم زیر پتو فیلم ترسناک ببینیم
منو تو هنوز اتاقمونو باهم رنگ نکردیم ، دکوراسیونشو عوض نکردیم
منو تو هنوز زیر بارون بدون چتر قدم نزدیم بلند بلند آهنگ بخونیم
منو تو هنوز مشاعره نکردیم
منو تو هنوز ست نکردیم لباسامونو
منو تو هنوز با هم شیره ی گل یاس نخوردیم
منو تو هنوز آب بازی نکردیم جوری که تا یه هفته بعدش جفتمون سرما بخوریم
منو تو هنوز باهم کیک درست نکردیم
غذا نپختیم
منو تو هنوز قهوه نزدیم که تا صبح کار کنیم
من نقشه بکشم و تو
با کامپیوترت برنامه بنویسی
منو تو هنوز همدیگه رو همراز سیو نکردیم
منو تو هنوز باهم جرئت حقیقت بازی نکردیم
منو تو هنوز نشستیم زل بزنیم تو چشمای همدیگه بعدش هر کی پلک زد شرطو باخته
منو تو هنوز یار حکم هم نشدیم
منو تو هنوز همدیگه رو سورپرایز نکردیم
منو تو هنوز باهم نرفتیم موزه ذوق کنیم
نرفتیم سینما سرامونو بزاریم رو هم پفیلا بخوریم فیلم ببنیم
نرفتیم کافه بگیم همون همیشگی
نرفتیم بستنی فروشی کلی طعم بستنی امتحان کنیم
منو تو هنوز نرفتیم عکاسی کنیم
بعدش با کلی ژستای بامزه از خودمون عکس بگیریم
منو تو هنوز باهم شطرنج بازی نکردیم
منو تو هنوز باهم مافیا نشدیم بقیه رو سلاخی کنیم
منو تو هنوز صدای نفسامون یکی نشده
منو تو هنوز موهای همدیگه رو درو انگشتامون نپیچیدیم
منو تو هنوز باهم شعر نخوندیم، یه مصرع من یه مصرع تو ، چشم تو چشم
منو تو هنوز نرفتیم روی پشت بوم ستاره ها رو بشماریم بعد بگیم این مال منه ...
منو تو هنوز تو زمستون بخار نفسامونو نشموردیم
منو تو هنوز نرفتیم قایق سواری
منو تو هنوز برای هم نامه ننوشتیم ، با خط بد ، با جوهر ، روی کاغذ کاهی با بوی خوبش...
منو تو هنوز باهم برف بازی نکردیم ،
آدم برفی درست نکردیم
منو تو هنوز نرفتیم بازار گردی
کلی وسیله و لباس و چیزایی بخریم که از نظر بقیه چرت و پرتن...
منو تو هنوز باهم ‌کتاب نخوندیم ،
زیر نور ماه
باهم
منو تو هنوز زل نزدیم توی چشمای هم
من گم بشم توی گرمی و گرمای چوب و
تو ، توی تاریکی و سیاهی...
منو تو هنوز همدیگه رو بغلم نکردیم
منو تو هنوز "ما" نشدیم...
اما یه روز،
که خیلیم دیر و دور نیست
همه‌شو
با هم
زندگی می‌کنیم،
قول میدم...
قول مردونه!!

دستان هنرمندش..
دستان هنرمندش..



مادلنوشتهماهدلبغل
درمن‌انگار‌کسی‌درپی‌انکار‌من‌است....!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید