حس قدم زدن تو هوای بارونی صبح رو واقعا ستایش میکنم. از این بابت خرسندم که بابت هر بهبود هر چند خیلی جزئی توی زندگیم فانوس کوچیک امیدواری م نورانی تر میشه. به اهمیت روحیه ی خیلی خوب داشتن پی بردم چون بهت قدرت می بخشه که به خوبی از پس زندگی و ماجراهای غافل گیر کننده ش بر بیای. باعث میشه خودت رو قربانی شرایط نکنی و درست انتخاب کنی. اینجانب حقیقتا آدم خوبی هستم بی اغراق ! بی حاشیه و خیر خواه. اما دست بی نمکی دارم هر چه محبت هم کنم به چشم افراد بدی حساب میشه. و تمایل عطش گونه ای دارن که به یه نحوی بهم ضربه بزنن . البته من هم یاد گرفتم وقتی چهره اصلی این افراد رو دیدم حق شون رو بزارم کف دست شون. اما یه نکته خیلی بزرگی که بهش رسیدم اینه که اونها قصد شون از بدی کردن، ناراحت کردنه و من نباید اون بازه ی زمانی که میتونستم خوشحال زندگی کنم رو صرف ناراحت شدن و ناراحت موندن از چند تا آدم مریض کنم . حالا معنی حرف مامان رو میفهمم که همیشه تو اینجور موقعیت ها بهم میگه : "دلت دریا باشه دخترم" [: زندگی به قدری یکنواخت و غیر منتظره ست که واقعا یه دل گنده میخواد دووم بیاری . اما الهی که پس از هر سختی آسونی بیاد و کاش که همیشه خوشی باشه.
اول سعی کردم فایل صوتی زوربای یونانی رو گوش کنم هر چند خیلی جذاب بود ولی چون نمیتونستم خوب تمرکز کنم نتونستم هم باهاش ارتباط بگیرم. خوش شانس هستم که پی دی اف رایگان کتاب رو با ترجمه محمد قاضی گیر آوردم و حالا دارم با لذت فراوانی داستان رو دنبال میکنم.
راستی دوست دارم اینم بگم که دیشب با پلاستیک های خرید سیب زمینی ، و گوجه پیاز مردم زیر بارون خیس میشدن حس توام با شعفی رو تجربه میکردیم حتی اگه همه نه ؛ لاقل این برای من و پارتنرم کاملا صدق میکرد . مثال تور ماهی های ویگن چقدر زیباست : دل ز دستم گله داره ، من ز دست دل شکایت. نَتَوونَم پیش یارم غم دل کنم حکایت. ای آسمووونِ بی ستاره با دل من کن مدارا...♡
