گاهی در کار تشکیلاتی با صحنه ای مواجه می شویم که سرعت کم شده یا کار متوقف شده است. در این زمان به دنبال اشکال کار در بدنه و موتور تشکیلات می گردیم غافل از این که هیچ اشکالی در بدنه ی تشکیلات وجود ندارد. در چنین مواقعی درست است که با یک بررسی می توان دید که نیروی انسانی به عنوان موتور تشکیلات کارش را درست انجام نمی دهد ولی این دلیل بر اشکال پیدا کردن موتور تشکیلات نیست. همانطور که وقتی در جاده بنزین تمام می کنید هیچ وقت نمی گویید فلان قسمت ماشینم خراب شده یا این ماشین دیگر به کار نمی آید. و از این رو هرگز درموارد مشابه در کار تشکیلاتی نباید چنین اظهار نظری داشته باشید.
طبیعی ست که خودرویی که سوخت ندارد حرکت نمی کند و اگر اشکال تشکیلات را مشابه یافتید به سراغ یافتن سوخت بروید و نه عیب یابی از نیروی انسانی تشکیلات.
در هر تغییری باید انگیزه ای وجود داشته باشد وگرنه ایجاد یک تغییر و یا جلوگیری از وقوع یک تغییر از روی تعمد و بدون انگیزه، تنها از دیوانه ها سر می زند. هر تشکلی برای مدیریت حداقل یک تغییر شکل میگیرد و به همین دلیل قطعا به انگیزه نیاز دارد.
به شما قول می دهم در مواقعی که انگیزه ی مجموعه از بین رفته هر تغییری در مجموعه که به تولید انگیزه منجر نشود در صورت داشتن هر اثری در حرکت مجموعه، کاملا موقتی و محکوم به شکست است. هنر ایجاد و حفظ انگیزه در درازمدت یکی از مهمترین شاخصه های یک تشکیلات موفق است. در کار تشکیلاتی همیشه حفظ و ارتقا انگیزه را در دستور مهم ترین اقدامات قرار دهید. بدون انگیزه بهترین نیروی انسانی که می توانید تصور کنید به کار تشکیلات نخواهد آمد.