شاید دیده باشید که بعضی از باغ های قدیمی به شدت مخروبه شدند. شیشه سالمی از آن باقی نمانده، پر از زباله های متعفن شده و تمام درخت هایش را خشک کرده اند. هر کس هم از کنار آن رد میشود یک حالی به آن داده و تقریبا محل سکونت و استراحت معتادین شده و حتی بعضی ها هم چون میپندارند بی صاحب است در پی فروشش برمی آیند. شاید دیده باشید صبحگاه زباله خود را در کنار دیواری میگذارد و میرود و شب هنگام محل پر است از زباله های بد بو که موش ها و گربه ها با آن جشن گرفته اند.
همه این جریانات از قانون پنجره شکسته نشات گرفته است. در دهه 1980 شهر نیویورک محل جمع شدن انواع و اقسام جرم ها و بی قانونی ها شده بود. مترو های شهری با واگن هایی کثیف و پر از نوشته ای رنگارنگ به در و دیواره های آن. شاید کمتر کسی مثل آدم از بلیط جهت سوار شدن به مترو استفاده میکرد و اغلب با راه های مختلف از زیر آن در میرفتند.
در سال 1982 دو جرم شناس آمریکایی به نام های جیمز ویلسون و جورج کلینگ تئوری پنجره شکسته را مطرح کردند که عنوان میشد اگر شیشه پنجره ای شکسته باشد و اقدام به مرمت آن نکنیم کسانی که تمایل به شکستن قانون و هنجارهای اجتماعی دارند، با مشاهده بی تفاوتی جامعه به این امر، شیشه های دیگر را نیز شکسته و این مساله به سرعت تبدیل به بی قانونی و هرج و مرج در سطح شهر میشود و کمتر پیامی که به جامعه القا میکند آن است که " هر کاری دوست دارید انجام دهید کسی مزاحم شما نیست شهر صاحب ندارد."
با تلاش های صورت گرفته در سال 1982 فردی به نام دیوید گان به مدیریت سیستم متروی شهری نیویورک منصوب میشود و در اولین اقدام تمامی واگن های مترو را در کمترین فرصت ممکن رنگ آمیزی کرده و وارد خطوط مترو مینماید. از طرفی سیستم بلیط فروشی را به بهترین نحو ممکن تغییر ساختار داده و ایستگاه های پلیس را به ایستگاه های مترو جهت نظارت دقیق بر اوضاع منتقل میکند. نتیجه اقدامات دیوید گان به سرعت موثر واقع شده و در طی چند سال چهره آن به کلی تغییر یافت.
قبل قانون پنجره شکسته اینجاست که تغییرات همیشه لازم نیست بنیادی و اساسی باشد، بلکه تغییرات کوچک هم میتواند پس از مدتی سیر تحولی مثبت در جامعه و حتی در خود انسان ها پدید آورد. اگر کدورتی هر چند کوچک و بی اهمیت بین ما و همسرمان، فرزندمان و دیگران اصلاح نگردد، زمینه برای از بین رفتن روابط عاطفی کاملا محیا است. اگر سطل روانی خود را مرتبا تخلیه و تمیز نکنیم به سرعت متعفن شده و اثرات تخریبی آن برایمان گران تمام خواهد شد. بر اساس این قانون هر آشفتگی در سریع ترین زمان ممکن میبایست به حالت اول خود برگردد که هم انرژی کمتری صرف تغییر آن شود و هم انگیزه ها برای تکرار آن عمل نامطلوب به حداقل ممکن برسد.
#نادر_قنبری
www.tebpsy.com