Heloia·۱ سال پیشروزی که روح شدم!من همیشه فکر میکردم انسان روزی تبدیل به یک روح میشه که میمیره. یه هاله نامرئی از جسمش خارج میشه و تو آسمون سرگردون میشه. افکارم بچگانه بود…
Heloiaدر"انجمن کِرم کتاب ها!"·۱ سال پیشزنان کوچکسلام به کرم های کتاب عزیز!بعد از کلی گشتن بین عناوین کتابهایی که تا امروز خوندمشون، تصمیم گرفتم "زنان کوچک" نوشته لوییزا می الکات رو معرفی…
Heloia·۱ سال پیشدر صف انتظاراین روزا بیشتر از هرچیز دیگه به خودم فکر میکنم. شاید چون موضوع دیگهای برای فکر کردن ندارم. البته تمام این فکرها باعث نمیشه من ذرهای به س…
Heloiaدر"انجمن کِرم کتاب ها!"·۱ سال پیشانجمن کِرمِ کتابیکی بود، یکی نبود... روزی روزگاری تعدادی ویرگولی (اشخاصی که در ویرگول فعالیت میکنند) تصمیم گرفتن که دور هم جمع بشن و از علاقه مشترکشون باهم…