ویرگول
ورودثبت نام
آب‌های تاریک
آب‌های تاریک
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

نمک خوردن به وقتِ تشنگی

جهنم چیست؟

بگذار بگویم...

جهنم، آتش نیست. جهنم، انتقام نیست. فحشی از سوی آفرینش به مخلوق نیست. جهنم، قهر نیست و مقابله‌به‌مثل نیست. جهنم، حتی شاید حق کسی را کف دستش گذاشتن هم نباشد!

جهنم یعنی

سقط شدنِ کودکی از شکم مادرش.

زنده زنده در گور خوابیدن است.

جهنم، به‌ قعر چاه بودن است وقتی که آسمان قابل رویت باشد.

نمک‌خوردن است به‌وقتِ تشنگی. جهنم، ریختن آب است به زمین درست وقتی که ظرف، یک سانتی‌متر آن‌طرف‌تر است و عطش هست و لب ترک برداشته است ...

جهنم، عجله‌ی جنینِ چهارماهه است برای تولد در چهارماهگی! و اصرارِ بر "آن‌چیزی که می‌تواند، نشدن"!


جهنم، نبودنِ توست. وقتی که چقدر می‌توانستی باشی....

جهنم، کشتنِ لطیف‌ترین موجودِ جهان، توسطِ شِمر است وقتی که دلش ذوقِ رشددادنِ موجودِ چهارماهه را دارد و برای سقط‌نشدنش نفس‌نفس می‌زند ....

جهنم، اسراف است. ریختن آب است بر زمین.

جهنم، از دست دادن است

وقتی که چقدر می‌شد داشته‌باشی، عزیزِ دلی را....


آن "کیف اصبر علی فراقک"ِ کمیل، خودِ جهنم است، که یک بار در ذبح‌های عظیم محرم جلوه‌ی بارز پیدا کرده.

به حافظ بگویید که فِراق مخترع دارد! از هبوط بگیر بیا تا کشتارِ هر نامه‌ی عاشقانه‌ای که محبوب می‌فرستاده! چه پیغام، چه پیغام‌آور ... و همه کشته می‌شدند!

با اشکِ چشم بخوانید .... که فِراق اختراع است! اختراعِ بشر. جهنم، اختراع است؛ اختراعِ بشر.

فِراق، خودِ تیر بر گلوی اصغر فروکردن و خودِ بر سینه‌ی رحمتش تاختن است.

جهنم است. نداشتنِ آن‌چه می‌شد داشت است!

علی به کمیل گفته بود چگونه شرح کند...

کیف اصبر علی فراقک؟

چگونه بر نداشتن‌ات صبر کنم؟

وقتی خودم بودم که آن را ایجاد کردم!

من

تو را

و خودم را

اسراف کردم ...




جهنمدلتنگیفراقاسراف
محدثه شاه‌حسینی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید