گاهی سکوت از کلام بهتر است ...
اینکه اگر نمی توانیم در سخن پیروز شویم ، پیروزی خود را در سنگر سکوت حفظ کنیم
آن زمانی که افکار ، مانند طوفانی ذهنمان را فرا می گیرد ...
هنگامی که کلمات به آسانی در جای هم می نشینند ...
در میانه بحران های ستمگر ، که گاه لحن ها را تغییر داده و کلمات را به تیر های دل شکن بدل می کند ...
سکوت از کلام راهگشا تر است :)
گاهی برای پیدا کردن راه درست باید کمی صبر کرد تا گرد و خاک مسیر بنشیند ...
سپس به آرامی خار هایی که طوفان در مسیر آورده را کنار زد
خار هایی که اگر از مسیر زندگی کنار نرود در قلب و روح فرو می رود و دل را به زخم طعنه و کنایه می آزارد ...
هنگامی که می دانی سخنت دردی را آرام نمی کند و آتشی را نمی خواباند
که حتی خود دردی بر دگر درد هاست و نفتی بر روی آتش است ...
در آن هنگامی که می دانی اگر اسب سرکش زبانت را رها سازی ، اختیارش از دست تو رها می شود و کلمات مانند سم های نعل تازه خورده بر سر طرف مقابل کوبانده می شود و جرقه اش آتش ها به پا می کند ...
اندکی سکوت کن ...
تا در میان این همه سر صدایی که در سرت پیچیده سکوتی حاکم سازی و هر چیز را سر جایش بنشانی ...
آن گاه لب به کلام گشا و آبی بر آتش قلب خودت و دیگران باش ...