ویرگول
ورودثبت نام
HuRo
HuRoتضاد،انسانیت،تفکر
HuRo
HuRo
خواندن ۴ دقیقه·۳ ماه پیش

معنای عشق(Love’s Meaning)

من ، بارها از خود درباره ی عمق عشق و حال و هوای عاشق پرسیده ام ولی ، جوابی نیافتم.اکنون نیز همچنان دقیق نمی دانم ، این عشق چیست که بودنش عاشق را سرمست و نبودنش ، آدم را دیوانه میکند.فقط می دانم که عجیب ترین رفتار ها از انسان ، زمانی سر میزند که عاشق می شود.پس از تزریق عشق به بدن ، قلب تند میزند و مغز تند میرود.آدمیزاد ناگهان خواهان همه چیز می شود ، مهم تر از همه ، خواهان معشوقش.معشوقی که با هر قدمِ عاشق ، یک قدم دور تر می شود.چرخه ی دویدن و نرسیدن در زندگی ، پس از عاشق شدن شدید تر می شود.مجنون همانند تشنه ای در بیابان و لیلی اش درست به مانند سرابی خیالی ، دست نیافتنی می شود.سرابی که تنها توهمی زیبا ایجاد میکند و فقط هنگامی واقعی می شود و به حقیقت می پیوندد که عاشق ، به خاطر عشقش کل بیابان پهناور را طی کند.

اگر عاشق باشی میتوانی طلوع خورشید خوشبختی را بر زندگی خویش با چشمان خود ببینی.هر آنچه را که بخواهی،در عشق می یابی...

بنظر من ، عشق یعنی لمس نرمیه طبیعت انسان و انسانیت ، عشق یعنی بوی تن یار و آهنگِ صدا و طعم دلنشین زندگی و لب او.یعنی تنفس در هوایی که او در آن نفس می کشد و غرق شدن در خاکی که او نیز در آن به خوابی عمیق فرو می رود.

در ذهنم مدام این سوال پرسیده می شود که آدم و هوا کی بودند که همچنان به تقلید از نوای عشقشان ، بلبل ها و گنجشک ها هر روز در طبیعتی خشک و خالی از هرگونه عشق ، آواز عاشقی سر می دهند.آنها چه رابطه ای میان خود داشتند که توانستند انسان های خاکی را اینگونه سرشار از جنون عشق بکنند.

عشق میتواند تنها دلیل منطقی برای دیوانگیه یک شخص مجنون باشد.عشق تنها دلیل وجود موفقیت در میان فرزندان آدم و هوا است.تنها دلیل اثبات شده ی آدمیته ما انسان ها می باشد.

اگر میخواهی ، میتوانی در خواب و خیال های آرام بخش ات فرو بروی ، ولی هرگز آرامشی را که در هیاهوی عشق نهفته است را در حالاتی دیگر ، نمی توانی بیابی. اگر میخواهی که به یکباره مصیبت ها و ناهمواری های مسیرت برایت شیرین و قابل تحمل بشوند ، برو و عاشق بشو ، تجربه ی عشق برای هر انسانی حلال ، جایز و الزامی است. اگر میخواهی انسانیت را پیدا کنی ، در خود جستوجو نکن ، در درون کسی که دوستش داری و عاشقش هستی دنبال چیزی که هستی بگرد.اگر به دنبال سرآغاز زندگی و زنده شدن هستی ، در ظاهر و باطن معشوقت کاوش کن.برای رهایی از پیچ و خم های زندگی به نقشه ی حک شده بر روی تن و بدن جاری از زندگیه ، لیلی ات بنگر.برای نفس کشیدن در اعماق اقیانوس زندگی ، اول در اعماق چشم های او غرق بشو.برای چشیدن طعم شیرین زندگی ، از بوسیدن غنچه ی قرمز رنگه صورتِ یار شروع کن.در سرمای زندگی اورا در آغوش بگیر و گرمایش را احساس کن.

گروهی با خود میگویند که حس کردن تمام احساست به صورت هم زمان باهم،غیر ممکن است،آن گروه حتما تا به حال در زندگی خود عاشق نشده اند.

خلاصه ، برای رسیدن به خودت ، ابتدا به عشقت برس که او ، همانند انعکاسی در آیینه، بازتاب خود تو است.مسیر زندگی ات را بخاطر او تغییر بده و دست آورد های زندگی ات را با او شریک بشو و تا آخر عمر گران بهای خود ، عاشقی کن که مهم تر از دستیابی به مقصد ، لذتی است که در مسیر رسیدن به آن مقصد همراه با یاریه یارت میبری.

تمامی فیلسوفان و خدایان را کنار هم جمع کن و از آنان بپرس که چه چیزی لذت بخش تر از عشق می باشد؟ چه مرحمی ، کار ساز تر از عشق برای زخم های روحی و روانی آدمی وجود دارد؟به جز رطوبت عشق ، چه چیزی میتواند تب آدمیزاد را پایین بیاورد و اورا سر زنده کند؟

در این دنیا به هرچیزی ، متضاد آن چیز معنا می دهد ، اما در رابطه با انسان و در زمینه ی انسانیت ، تنها عشقه به معشوق است که به انسان عاشق ، معنا می دهد و این کاملا مرتبط با عاشق می باشد و با او در تضاد نیست. در این دنیا برای هر چیزی استثنایی وجود دارد ، اما در رابطه با عشق ، هیچ استثنایی در کار نیست.هر مجنونی پس از مدتی تحمل دیوانگی عشق ، میتواند به ژرفای زندگی برسد و در آخر ، هدف زندگی و معشوقش را لمس کند.

در انتها ، پیامی را از کسی که پیامبر نیست به یادگار به گوش جان بسپار:

ای انسان ، عاشقی کن ، به راستی که برای تو راهی جز عاشقی ، برای باور و تحمل این زندگی سرتاسر خیال و توهم نیست . آنگاه که می فهمی ، دیگر دیر شده است و تو حسرت عاشق نبودن را خواهی خورد و همواره تقاضای تجربه کردن عشق را از خدا خواهی کرد،غافل از اینکه عشق چیزی نیست که به تو بدهند ، چیزی است که خودت باید بدست بیاوری ، تجربه عشق میتوانست تنها و مهم ترین دست آورد زندگی ات باشد ، اگر آن موقع که همچنان خونی در رگ هایت جاری بود می دانستی...

پایان

نویسنده:HuRo.

عشقتجربه عشقنویسندگیمتن
۱۱
۱
HuRo
HuRo
تضاد،انسانیت،تفکر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید