** این پست دارای نسخه صوتی هست،اگر مایل به شنیدن به جای مطالعه این متن بودید،صوت رو با کمی تامل از بالای همین پست گوش بدید **
سلام،امروز و در دومین پست خودم در ویرگول،میخوام درباره باورِ نابجایِ(هرگز مرتکب اشتباه نشدن)یا ( منِ کامل!) بنویسم
ازین بابت،این تیتر به ذهنم رسید،هرنفسی که برآمد،اشتباهی به درآید!
همه انسان ها تا زمانی که در جهان نفس میکشند،حاوی افکار،احساسات و انواع کنش های درونی(اثرات ضمیر خوداگاه و ناخوداگاه) و بیرونی( مانند وضعیت اقتصادی، رفتار دوستان و والدین و.. ) هستند.اگر انسان رو یک جسم ساکن روی زمین، و افکار،احساسات،کنش و واکنش های بیرونی و درونی رو مثل نیروهای وارد بر یک جسم در نظر بگیریم،و به همه ادمها از بالا نگاه کنیم ،متوجه میشیم که جهان،پر است از انسانهایی که هرلحظه درحال روبرو شدن با نیروهای مختلف هستند. همانطور که براساس قوانین نیوتن به هرجسم ساکن یا متحرک مجموعه ای از نیروها وارد میشه(مثلا نیروی اصطکاک،جاذبه،عمودی تکیه گاه،کنش و واکنش و ..)
حالا کم کم پارامتر های مورد بررسی رو افزایش میدیم، بیاید باهم به ویژگی های فیزیکی جسم بپردازیم،مثلا میزان اثرگذاری یک نیرو بر دو جسم سنگین و سبک باهم متفاوته. از این میتوان به این نتیجه رسید که حتی وقوع اتفاق های مشابه برای دو انسان متمایز ممکنه با اثرات متفاوت روبرو باشه.( مثلا تفاوت میزان استرس دو دانش اموز برای یک امتحان)
اکنون به شیوه برخورد با هر نیرو گریزی کوتاه میزنیم،در فیزیک میدانیم ،اگر نیرویی خلاف جهت نیروی خالص بر یک جسم وارد بشه، میتواند نیروی خالص را خنثی کند( مثلا در مسابقه طناب کشی نیروهایی که دو گروه وارد میکنند،خلاف جهت یکدیگرند،پس میتوانند در صورت برابری یکدیگر را خنثی کنند ) پس یکی از راه های مقابله با مشکلات وارد کردن نیرویی در خلاف جهت ان نیرو است، پس انسانها میتونند با شناسایی جهت نیرو و اندازه نیرو برای مقابله با اون دست به کار بشن.
اما گاهی اوقات، بعضی نیرو ها، از چشم ما دور میمونه،مثلا بعضی وقتها نمیدونیم چرا حالمون بده،انگار که یه نیرو به طور ناخوداگاه در حال اثر گذاری روی روح و روان ماست! یه جورایی شبیه به قبل از افتادن سیب روی سر جناب نیوتن و کشف جاذبه است!پس طبیعیه اگه هنوز هویت دقیق بعضی از نیروهای اثر گذار توی زندگیمون نا مشخصه،فقط نیازه که نا امید نشیم و برای کشف نیروهای ناشناخته تلاش کنیم رویکردی مثل فیزیکدان ها داشته باشیم و بعد از شناسایی نیروی ناشناس به خودمون نوبل بدیم!
در میان مجموعه ای از انسان های پیچیده که هرروز درحال روبرو شدن با صدها نیروی شناس و ناشناس،خوداگاه و ناخوداگاه هستند، توقع اشتباه نکردن،خواسته ای عجیب و در عین حال نیازمند تفکر دقیق درباره علت و معلول هر نیرو و ریشه یابی هست، خلاصه به خودتون سخت نگیرید که توقع نابجاییه!
بماند که ما ادمها،خیلی اوقات فقط تصور میکنیم مرتکب اشتباه نشدیم،درحالیکه دقیقا همون لحظه توی یه چاله افتادیم! از نظر من، ما هیچ وقت کامل و بدون اشتباه فکر نمیکنیم،چون در کمال هرچیزی و هرکسی تفاوتهای زیادی وجود داره،ما هرروزی که میگذره،چیزهای جدیدی یاد میگیریم و فکر خودمون رو اصلاح میکنیم،بنابراین عجیب نیست اگه حتی یه روز متوجه بشیم چیزی که فکر میکردیم خیلییی درسته و مو لا درزش نمیره ،اشتباه بوده!
همه حرفام درباره این بود که،جسم موجود برروی زمین،حتماا ساکن بمونه( چون همه عبارتهای این متن به این اشاره کرد که حتما نباید نیروهایی که بهمون وارد میشه رو خنثی کنیم و براونها غلبه کنیم!)درحالیکه یه وقتهایی،باید حرکت کنیم!(از نظر فیزیکی،زمانیکه یکی از نیروها بر بقیه نیروها غلبه میکنه و اندازه بیشتری نسبت به بقیه نیروها پیدا میکنه،شروع به حرکت میکنه) که شاید بهتره توی پستهای دیگه بهش پرداخته بشه :))
ممنون که تا انتهای این پست رو مطالعه کردید و خوشحال میشم اگه نظرتون رو باهام در اشتراک بگذارید.
19 آبان 1401