تلویزیون جمهوری اسلامی چرا باید از خانمی که راننده تریلی یا تعمیرکار خودرو شده است، خیلی با آب و تاب گزارش بگیرد و در تمام بخشهای خبریاش پخش کند؟! مگر این چیزها افتخار و توی بوق و کرنا کردن دارد؟
اینکه زن در بیرون از خانه شغلی داشته باشد و بدینوسیله، به استقلال مالی خودش و یا گردش چرخ زندگی خانوادهاش کمک کند، خیلی هم خوب است؛ اما شغلیهایی مطابق با سرشت لطیف و روح حساس زنانه و نه شغلهای سخت و زمخت مردانه.
خانهداری و پرورش صحیح فرزندان، سختترین و باافتخارترین شغل دنیا است که جز با معجزۀ عشق و محبّت بدونتوقع زن نسبت به خانوادهاش، هرگز به طور مطلوب میسّر نمیشود. تجربه بارها ثابت کرده است که هیچ مردی نمیتواند به خوبی از عهده چنین ماموریت خطیری برآید.
بعید نیست اگر با همین فرمان پیش برویم تا چند وقت دیگر مردان ما تبدیل شوند به خانهدارهایی دستوپاچلفت و زنان ما بروند به دنبال کارهای مردانه و کلفت!
☆ تصوّر کنید چند سال دیگر که خیلی هم دور نیست:
مرد خانه در حالی که دارد با کف دست کلفتش تپ و تپ، به پشت کمر بچه میزند تا آروغش را در کند، خطاب به همسرش که برای رفتن به تعمیرگاه حاضر میشود میگوید:
آییژ جان! لطف میکنی ماشین را امروز از آیرین صافکار بگیری؟ میخواهم بچه را ببرم واکسن بزنم و شیرخشک و پوشک و یک سری خرت و پرت هم بگیرم!
اگر وقت کردم باشد! اگر هم نکردم با اسنپ برو! قول داده بود تورفتگی در ماشین را بدون رنگ در بیاورد! خدا کند توانسته باشد!
آییژ جان! بیزحمت وقتی از سر کار بر میگشتی، از آیدا قصاب نیم کیلو گوشت خورشتی بگیر!
من که همین تازگیها یک کیلو گوشت گرفته بودم مرد!
آییژ جان! شرمنده من باید یک چیزی بخورم تا جان داشته باشم به بچه رسیدگی کنم؟ چرا شما زنها فکر میکنید کار ما مردها توی خانه خیلی آسان است!
باشد ولی گفته باشم که با این اوضاع خرج و برج خانه، سر ماه که موعد قسط وامها برسد باید به پدرت زنگ بزنی تا برود قسط وامها را پرداخت کند!
یادداشت پیشین:
وای خاکِ عالم، تانوس نمیتواند بشکن بزند!
حُسن ختام: به نقل از کتاب "زن و بازیابی هویت حقیقی"
زن بودن، برای زن یک ارزش والاست؛ یک اصل است. بههیجوجه تشبه به مردان برای زن ارزش به حساب نمیآید.