چه شروعی؟ چند توریست دارند از پُشت میله به تعدادی جادوگر زن که صدا و حرکات عجیبی از خود در میآورند، نگاه میکنند و اینقدر برایشان جالب است که گویی دارند از پُشت میلههای یک باغ وحش به گونههای جدید جانوری نگاه میکنند. تماشا و عکس و فیلم گرفتن توریستها از اوج خرافات در جامعهی به ظاهر نو شده و به تمدّن گراییدهی آفریقا. چه سوژهای برای غربیها و شاید حتی خیلی از شرقیها که خود نیز با خرافات بیگانه نیستند، جالبتر و هیجانانگیزتر از تعدادی جادوگر زن که به نوارهایی که به دور یک قرقره پیچیده شده، بسته شدهاند و صداها و حرکات غریبی از خودشان در میآورند؟
امّا جادوگرهای بسته شده به قرقره نمادی از به استثمار کشیده شدن نیز هستند. دخترکی که به او انگ جادوگر بودن زده میشود، تمام مراحل استثمار را جلوی چشم مخاطب، طی میکند. بندی را به او میبندند و میگویند انتخاب کن، میخواهی بُز باشی یا جادوگر؟ و دخترک از ترس بُز شدن، جادوگر شدن را انتخاب میکند، در حالیکه اصلاً جادوگر نیست و چیزی از جادوگری نمیداند. نمیدانم چرا ولی فکر میکنم آنهایی که این جادوگرها را مانند عروسک خیمهشببازی، به بند کشیدهاند را باید جادوگر دانست نه این چند زن سادهلوح و مهربان را.
جادوگر شدن به نفع استثمار یا استحمارکننده است. او جادوگران را به بند کشیده و بر کابین یک تریلی بنز سوار کرده و برای کار در مزرعه میبرد. در ازای یک لقمه نان بخور و نمیر.
جامعهی فلکزدهای که تنها عامل خوشحالیاش میتواند قرقرههایی با نوارهایی بلندتر باشد. نوارهایی بلندتر این امکان را میدهند که آنها چند متری بیشتر از قرقره فاصله بگیرید!
امّا چیزی نمیگذرد دخترکی که به تازگی در قالب جادوگر به بند کشیده شده است، سر به عصیان میگذارد و میخواهد از بندی که به آن بسته شده است رهایی یابد. با جادوگران سالمند که سالها است به بندشان و زندگی بندآمیزشان عادت کردهاند میگوید: "ای کاش بُز بودن را انتخاب کرده بودم. حداقل آزاد بودم." ولی جادوگران قدیمی به او میگویند "بُزها را هم میکشند و میخورند."
برای بنده جادوگران قدیمی، نمادی از انسانهایی هستند که سالها است در بند جهل، عادت، تعصّب و باورهای غلط خویش گرفتار شدهاند و آنهایی که بلد هستند میدانند از این انسانهای در بند جهل، عادت و تعصّب، چگونه سواری بگیرند و چه طوری باید با استفاده از این بندها، بار خودشان را ببندند!
برای جلوگیری از افشای فیلم، دیگر ادامه نمیدهم. امّا اگر به تماشای فیلمهای خاص و مفهومی، علاقهمند هستید، شما را به تماشای این فیلم دعوت میکنم. فیلم بین تلخی و شیرینی و درام و کمدی، در نوسان است. ولی نه به آن تلخی است که خیلی حالتان را بگیرد و نه به آن شیرینی که گلویتان را بزند. به تصوّر بنده، این فیلم با سبک و ایدهای نو و جذّاب، برای هدفی بزرگتر از آنچه در ظاهر به نظر میرسد، ساخته شده است.