یک یا چند نفر که از نظر شکل و قیافه با شما تفاوتی ندارند،دارند در گوشه ای از دنیا زندگی می کنند.این را باور کنید.اگر باور ندارید به ذهنتان بسپارید تا بالاخره در جایی به آن یقین پیدا کنید.
تا حالا به بسیاری از این شباهت ها برخورده ام.چند روز پیش داشتم فیلم کوچک سازی را می دیدم تا اینکه فیلم رسید به این بازیگر یعنی کریستف والتس:
یا خدا این که علی فروتن همان عمو فیتیله ای (البته سابق!)خودمان است:
شاید باور نکنید حتی ادا و اطوارهای کریستف والتس در فیلم کوچک سازی با علی فروتن ما مو نمی زد.
چند وقتی هم است که فصل اول سریال the missing که هشت قسمت بیشتر نیست را می بینم.در این فیلم شخصی حضور دارد به نام ایان گرگ که نقشش را کن استات بازی می کند.همان اول که چشمم به او خورد گفتم این بنده خدا چقدر شبیه آقای مرادی است.
آقای مرادی همسایه مان است.بیست سالی است ازدواج کرده ولی هنوز فرزندی ندارد.او هر کاری کرده است تا همسرش بتواند یک فرزند به دنیا بیاورد،ولی موفق نشده است.به دلیل اینکه هر چه درآمد کسب کرده خرج بچه دار شدن کرده است،وضع مالی خوبی ندارد و برای همین نتوانسته از طریق پرورشگاه نیز کودکی را به فرزندی قبول کند.
سریال گمشده که از نیمه می گذرد معلوم می شود آقای ایان گرگِ نیز درگیر بچه است.امّا نه از جنس و نوع درگیری آقای مرادی ما.ایان گرگ مردی سرمایه دار و مشهور است که وقتی بچه بوده توسط پدر بزرگش آزار جنسی دیده است و حالا خود تبدیل شده به آزارگر کودکان.به طوری که حتی به فرزند خود نیز رحم نکرده است چه برسد به فرزند دیگران.جنایتکاری که خود را جوری جلوه داده است که پلیس حتی به او شکّ هم نمی کند.
ای کاش ایان گرگِ سریال گمشده شبیه هر کسی بود به جز آقای مرادی.مرد زحمتکشی که هر چه از راه زحمتکشی درآورده است خرج بچه دار شدن کرده است و اکنون به جز غم فرزند،غم نان نیز باید داشته باشد.
دو مطلب قبلیم:
اگر فرصت شد پست های منتشر شده با هشتگ«حال خوبتو با من تقسیم کن» را نیز بخوانید.