یادداشتی که امروز صبح منتشر کردم:
آییژ مکانیک، آیرین صافکار و آیدا قصاب!
تجاوز | شاید فقط برای چند دقیقه حال و حول!
مدتها است که خیلی اخبار حوادث را دنبال نمیکنم، امّا چندسال پیش خبری با این عنوان خواندم:
محاکمه نظافتچی متجاوز به زن هفتاد ساله / متهم: لباسش نامناسب بود...
الان من نمیخواهم به پوشش این زن هفتادساله گیر بدهم و بگویم زنان اگر میخواهند از تجاوز در امان بمانند، لباس مناسب بپوشند! چون در اینباره هرچقدر هم که بگویم و بگویید؛ از سوی عدّهای جاهل و یا مغرض پاسخ میشنویم که شما سعی کنید که بیمار جنسی نباشید و به ما سوء قصد نکنید. انگار که برای جلبِ رضایت روح القدوس و یا آمونِ معبد، لباس نامناسب (البته از دید خودشان که خیلی هم مناسب است و مو لای درزش نمی رود!) میپوشند!
در متن این خبر آمده بود که پسر نظافتچی در جایگاه ایستاده و چنین گفته است:
«من اهل ... و روز حادثه اولین باری بود که برای کار به خانۀ کسی میرفتم. آن خانم وضعیت ظاهری نامناسبی داشت و لباس نامناسبی پوشیده بود من هم که ازدواج نکردهام وسوسه شدم و به او تعرض کردم اما او هیچ مقاومتی نکرد. بعد هم به او گفتم دستمزدم را بده که ناگهان به سمت پنجره آشپزخانه رفت و شروع به داد و فریاد کرد. من نمیخواستم او را بکشم و با او درگیر هم نشدم.»
بیایید کمی بر روی این دفاعیه تمرکز کنیم:
آخرش چه شد؟!
بعد از داد و فریاد پیرزن، پسر نظافتچی گلوی زن را میگیرد که او را ساکت کند ولی همسایهها میآیند و نمیگذارند خفه شود و همانجا زنگ میزنند به کلانتری و پسر را تحویل میدهند.
آیا پسرِ نظافتچی اعدام شد؟!
قُضات پسر نظافتچی را از از اتهام به قتل تبرئه و برای اتهام ضرب و جرح به پرداخت دیه محکوم کردهاند. احتمالاً با خودشان گفتهاند: خداییش هیچ قتل خاصی صورت نگرفته است! این زن پوشش مناسبی نداشته است! این پسر هم که زبانبسته مجرد بوده و وسوسه شده است، ما هم که مجرد بودیم زیاد وسوسه میشدیم! این زن باید قبل از مورد تعرض قرار گرفتن مقاومت میکرد که متاسفانه نکرده است! این زن چرا بعد از مورد تعرض قرار گرفتن، داد و بیداد کرده است؟!
نتایج اخلاقی که میتوان از این حادثۀ واقعی گرفت:
یادداشت مرتبط:
حُسن ختام:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ
بگو پناه مى برم به پروردگار مردم
مَلِكِ النَّاسِ
پادشاه مردم
إِلَهِ النَّاسِ
معبود مردم
مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ
از شر وسوسه گر نهانى
الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ
آن كس كه در سينه هاى مردم وسوسه مى كند
مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ
چه از جن و [چه از] انس