ویرگول
ورودثبت نام
Dast Andaz
Dast Andaz
خواندن ۱ دقیقه·۷ سال پیش

منم بازی؟!

یاد بچگی ها مون به خیر. سادگی تو وجودمون موج می زد. کافی بود چشممون بیفته به چهار تا از بچه محلّا که دارن بازی می کنن. دلمون غنج می رفت. قید همه چی رو می زدیم. بی شیله پیله می رفتیم جلو. داد می زدیم:«بچه ها! منم بازی؟» اونام از خدا خواسته. دوس داشتن یکی دیگه به جمعشون اضافه بشه. حالا بازی هر بازی ای می تونس باشه. تیله بازی، کاشی بازی، فوتبال، هفت سنگ و انوع و اقسام بازی هایی که اون موقع ها مرسوم بود. اضافه شدن یکی دیگه به بازی یعنی گرمتر شدن بازی. یعنی کیف و لذّت و حال بیشتر.

امّا...

همین که ریش و پشممون درمیاد. همین که به قول مرحوم جمالزاده به«بچه های ریش دار»بدل می شیم. همین که دو زار سواد پیدا می کنیم. همین که دو مثقال احساس کسی بودن بهمون دست می ده. همین که یه زوری می افته تو بازوهامون. دوستیامون فرق می کنن. بازیامونم فرق می کنن. دیگه وقتی می بینیم چند نفر دارن بازی می کنن. باید احتیاط کنیم. شاید بازی شون، به دردمون نخوره. شاید بازی شون، یه بازی کثیف باشه. شاید بازی شون یه بازی خطرناک باشه.

چه جوری باید بفهمیم بازی شون خوبه یا بد؟ معمولاً اگه بازی شون بازی بدی باشه. اونا بهت پیشنهاد بازی می دن. اونا بهت می گن:«بیا بازی!» ولی اگه بازیشون بازی خوبی باشه. هنوز تو باید بری منّتشون رو بکشی. هنوز تو باید بری بگی:«منم بازی؟!»

بازیبچگیدل نوشتهبچه های ریش داربازی های جدید
«دنباله‌‎روِ هرکسی نباش، ولی از هرکسی توانستی یاد بگیر!» آدرس سایت: dastandaz.com | ویراستی: Dast_andaz@ | ایمیل: mohsenijalal@yahoo.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید