کارتون «مگ مگ و دوستان زبل» و یا به قول محسن کارتون «مج مج و دوستان زبل»
محسن وقتی بچه بود، کارتون مگ مگ و دوستان زبل را خیلی دوست داشت. او به جای «مگ مگ»، از کلمه‌ی «مج مج» استفاده می‌کرد تا دوستانش را بخنداند. او در عالم خیال، خودش را «مج مج» و دوستانش را، زبل می‌دانست.
محسن یک روز پس تماشای این کارتون زیبا، واله و شیدا، خود را به کوچه و به جمع دوستانش رساند و با لحنی جدّی و مصمّم به آن‌ها گفت دوستان زبلم! من وقتی بزرگ شوم، برای مج مج (یعنی خودم)، یک آهنگ خواهم خواند. دوستانش اول یک دل سیر خندیند و بعد گفتند مگر قرار است وقتی بزرگ شدی، خواننده شوی؟ او جواب داد آری، می‌خواهم خواننده شوم. دوستانش او را ستودند و یک عالمه به‌به و چه‌چه بدرقه‌ی راهش کردند.
محسن ناگهان بزرگ شد و همان‌طور که به دوستانش گفته بود، خواننده گشت. پس از عمری خوانندگی دوستانش نزد او آمده و به او گفتند الان وقتش است به قولی که دادی، عمل کنی. محسن با تعجب گفت چه قولی؟ دوستانش گفتند تو گفتی وقتی بزرگ شوی، یک آهنگ برای مگ مگ یا به قول خودت «مج مج» خواهی خواند. محسن سخت به فکر فرو رفت. پای آبروی هنری‌اش وسط بود. چگونه می‌توانست هم پای «مج مج» را به آهنگ باز کند و هم آبروی هنری‌اش را حفظ کند؟
او چند شبانه‌روز خورد و خواب نداشت تا این‌که نیمه شبی در حین خواندن دیوان غزلیات شمش، چشمش به غزلی افتاد. همان موقع گوشی را برداشت و به یکی از دوستان زبلش زنگ زد و گفت یافتم یافتم. دوستش گفت این موقع شب به من زنگ زدی که این را بگویی؟ نکند الان مثل ارشمیدس...! محسن برای رفع سوء تفاهم ادامه داد: دوست زبلم منتظر «مج مج» باش، هم خودت و هم بقیه. در آهنگ بعدی‌ام، کلمه‌ی «مج مج» را به یاد کارتون «مج مج و دوستان زبل» خواهم آورد. قول می‌دهم این کلمه را جوری در آهنگم بخوانم که هم مج مج شنیده بشود، هم مگ مگ!
دوستان زبلش سخت متحیّر شده و با خود گفتند حتماً محسن از خوانندگی خسته شده و با این‌کار می‌خواهد از دنیای خوانندگی خداحافظی کند. دوستان زبل محسن، بی‌تابانه، منتظر آهنگ بعدی وی ماندند. آهنگ که درآمد، مشتاقانه آن را به گوش نشستند و پس از گذشتن دو دقیقه و ۲۸ ثانیه، وقتی به کلمه‌ی «مج مج» رسیدند، شگفت‌زده شده، هوش، خلاقیّت و درایت محسن را ستودند و فی‌المجلس برایش نیم کیلو اسفند دود کردند! و پس از گوش دادن به این آهنگ، به محسن زنگ زده و خطاب به او گفتند: «تو زبلی رفیق، ما، مَگ مَگ هستیم!»
مطلب قبلیم:
حُسن ختام:
