کارگر افغان در حالیکه دلو پر از خاک را خالی میکند، از من میپرسد چرا این ایرانیها رای نمیدهند؟ و ادامه میدهد: ما توی افغانستان داشتیم از گرسنگی میمردیم، امنیت هم اصلاً نداشتیم ولی تا آن موقعی که انتخابات برگزار میشد، بیشتر از مردم شما رای میدادیم.
از موقعی که آقای رئیسی و همراهانشان به رحمت خدا رفتند و قرار شد انتخابات برگزار شود، تمام شبکههای تلویزیونی و رادیویی تلاش کردند که میزان مشارکت در انتخابات پیش رو بیشتر از انتخابات قبلی باشد. همهی مسئولان نظام، تمام مراجع تقلید و هر کس که تریبونی در نظام داشت مردم را به مشارکت در انتخابات دعوت کرد. که ای کاش برخی از این مسئولان کسی را دعوت به رایدادن نمیکردند. مسئولانی که دیرزمانی است دیگر حنایشان در نزد مردم هیچ رنگی ندارد. مادرهای شهدا را نشان میدادند که مردم را به شرکت در انتخابات دعوت میکردند. البته خودم مادر شهیدی را میشناسم که مسئولان نظام را به خاطر سوء استفاده از خون فرزندش، فحش میدهد و نفرین میکند و هر کس را میبیند سفارش میکند که به هیچوجه رای ندهد. تلویزیون گزارشگرهای معروف را نشان میدهد که با نشاط زورکی و گاهی حتی با لودگیها و ایدههای مضحکی بین مردم میروند و از هر ده نفری که میکروفن را جلویش میگیرند، ده نفر (!) با قاطعیت میگویند که در انتخابات شرکت میکنند و کسانی هم که رای ندهند حق اعتراض ندارند. انگار اگر کسی رای ندهد حق شهروندی از او سلب میشود. چقدر حرف افراد پشت میکروفن شبیه به هم است! شاید هم مردم به آیین کاندیداهایی درآمدهاند که وعده میدهند ولی عمل نمیکنند. یعنی جلوی دوربین تلویزیون میگویند با قاطعیت در انتخابات شرکت میکنند و دوربین که کنار میرود با قاطعیت میگویند برو بابا حال داری! آیا آن ۶۰ درصدی که رای ندادند، در خیابانها تردد نمیکنند؟
یکی از کاندیداها که از پشتیبانی دولت خاتمی و روحانی و... برخوردار است، در نهایت ده میلیون و خردهای رای میآورد و نفر بعدی که رقیب جدّی او است، ده میلیون هم رای نمیآورد. کاندیدایی هم که خودش را قویترین مدیر ایران و حتی جهان میداند حتی سه میلیون رای نمیآورد. یک کاندیدا هم که کلاً در افساید بود. یعنی اگر موضوع بحث شلغم بود، او در مورد کدو تنبل صحبت میکرد! دو تا از کاندیداهای جبههی مثلاً انقلاب هم که میگفتند تا آخرش هستیم، کلی از سرمایهی مملکت و عمر ملّت را به باد دادند و آخرش هم تا آخرش نماندند!
قانون سوم نیوتن: هر گاه جسمی به جسم دیگر نیرو وارد کند، جسم دوم نیز نیرویی به همان اندازه ولی در جهت مخالف به جسم اول وارد میکند.
آری! مسئولان عزیز! شما مردم را فراموش کردید، مردم هم کمکم شما را به باد فراموشی سپردند. شما به هزار دلیل باعث شدید به بخشی از مردم فشار مضاعف وارد بیاید، مردمی هم که هیچ راهی برای اعتراض مسالمتآمیز که به اغتشاش نینجامد نداشتند با رای ندادن، با رای ندادن به شما فشار وارد کردند. باشد که زودتر از آنکه دیر شود، به خود آیید.
آیا این عجیب و خطرناک نیست که حرف رهبری، مسئولان بلندرتبهی نظام، مراجع عظام و خانوادههای شهدا و... حتی نتوانست ۴۰ درصد از مردم کشور را پای صندوقهای رای بیاورد؟ اما سوی دیگر ماجرا این است که نظام، انتخابات را سالم برگزار میکند و این نکتهای است که نباید نادیده و کوچک گرفته شود.
آبروی نظام جمهوری اسلامی ایران را مردمی که رای ندادند، نبردند. آنهایی آبروی نظام جمهوری اسلامی را بردند که نان و نمک نظام را خوردند، خاکش را به توبره کشیدند، شیرهاش را مکیدند و هرگز مردم را جز در موقع نیاز و جز در لفظ، آدم حساب نکردند. آبروی نظام جمهوری اسلامی ایران را آنهایی بردند که در برابر قصور، فساد و کارشکنی از در مصلحت برآمدند و مردم را از اقتدار و ضرب شست علیوار و عادلانهی یک حکومت اسلامی، ناامید ساختند.
کسی که با رای کمتر از ۲۰ درصد مردم ایران رئیسجمهور شود، حرفش چه در داخل و چه در مجامع بینالمللی، شنیده نخواهد شد و با چالشهای داخلی و خارجی اساسی و خاصی باید دست و پنجه نرم کند. رئیسجمهور بعدی، هر کسی که باشد. روزهای سختی را پیشرو خواهد داشت. همچنین ایران و مردم بینوایش.
آن بیش از ۶۰ درصدی که رای ندادند، بیشتر از آن کمتر از ۴۰ درصدی که رای دادند، در انتخابات شرکت کردند و بر آیندهی کشور، اثر گذاشتند. اگر قبول ندارید، صبر کنید و ببینید.
این ۶۰ درصد چه از بازیهای چپ و راست و اصلاحطلب و اصولگرا خسته باشند، چه در زیر بار مشکلات کمر خم کرده باشند، چه نسبت به انتخابات و وعده و وعیدهای کاندیداها ناامید و دلسرد باشند و چه به هر دلیل دیگری نسبت شرکت در انتخابات و سرنوشت کشور بیتفاوت شده باشند، محل مناقشه و بحثهای تخصصی جامعهشناسی و روانشناسی هستند.
در روز انتخابات تلویزیون را روشن کردم، بیشتر شبکههای تلویزیونی مردم را با آسمان و ریسمان بافتن و طرح جملات پرطمطراق به رای دادن ترغیب میکردند. ولی این ترغیب روی بنده نه تنها تاثیر مثبت نداشت، بلکه تاثیر کاملاً منفی داشت. تصاویر زیر را در جمعه هشتم تیرماه ۱۴۰۳ و در کمتر از یک دقیقه گرفتم!:
اگر نظام جمهوری اسلامی خوب عمل کند، دیگر نیازی به این همه تبلیغ که یاایهاالناس! رای شما پشتوانهی نظام است، رای بدهید تا نظام جمهوری اسلامی تایید و تثبیت شود، نیست. قبلاً خاطرهای از پدربزرگ مرحومم نقل کردهام، باز هم نقل میکنم. پای تلویزیون نشسته بودیم که تلویزیون داشت تبلیغات یا پیامهای بازرگانی پخش میکرد. پدربزرگم به من گفت بابا تا حالا دیدی روغن گوسفند (روغن حیوانی) را تبلیغ کنند؟ جواب دادم نه. گفت برای اینکه نیازی به تبلیغ ندارد. اگر چیزی خوب باشد، خود مردم پی خواهند برد. اگر نظام جمهوری اسلامی خوب و کارآمد باشد، مردم متوجه خواهند شد.
آری! شما به عنوان مسئولان مملکت در تراز نظام جمهوری اسلامی ایران رفتار و عمل نکردید. پس نباید توقع داشته باشید که مردم نیز در تراز جمهوری اسلامی، رفتار و عمل کنند.
حُسن ختام: