چقدر ساکتی...!چرا حرف نمی زنی...؟همیشه تو خودتی..!
_ههه مگه شما منو میشناسین؟ اصلا منه واقعیمو دیدید..؟
دیگه میترسم..!میترسم احساساتمو اشکار کنم! میترسم از حرف زدن!میترسم از آدما!میترسم روزی که خود واقعیمو نشون بدم..
خیلی تلاش کردم نشد...سعی کردم بهتون بگم غمگینم...سعی کردم خود واقعیمو نشون بدم بفهمید همهی قضاوت هاتون اشتبان...ولی نشد
سعی کردم زندگی کنم تا بتونم دنیا رو درک کنم ولی هیچ وقت دنیا منو درک نکرد...
همین درک نشدنا..قضاوتا..حرف های بی جا.. باعث شد خودمو در دنیایی سایه ها برای همیشه قایم کنم..