ویرگول
ورودثبت نام
کیمیا
کیمیابرآنم که آرام نگیرم...
کیمیا
کیمیا
خواندن ۳ دقیقه·۶ ماه پیش

دنیای درون


دنیایی که بعضی ها بسیار ازش دورند و برخی ها کلا در این دنیا زندگی می کنند.هر کسی که برای خودش چهارچوب داشت رو من آگاه نسبت به درونش می دونستم. کسی که هرکاری رو انجام نمی داد، هر چیزی رو نمی خورد. بعدا که بزرگ تر شدم ، دیدم به این ادم ها بعضی جاها می گن ادایی ، بعضی جاها حساس و بعضی جاها دقیق و خودآگاه. ویژگی ها و خصوصیات اخلاقیمون می تونن در شرایط و مکان های مختلف ، متفاوت تفسیر بشن.

البته این چیزی بود که من فکر می کردم ، بعد از سالها تجربه به این نتیجه رسیدم که انسان قادر به اعمال تغییرات زیادیه ، حتی ژنتیک که زمانی گفته می شد اکتسابیه نه اکتشافی. پس عملا در ذهنم چهارچوب معنای ارزشمندش رو از دست داد. ولی واقعا اونی که به دنیای درونش دسترسی داره چه ویژگی ای داره و چرا باید به این دنیا راه پیدا کنیم؟

به بخش زیادی از این نوع کنجکاوی ها در کتاب «تکه هایی از یک کل منسجم »به قلم پونه مقیمی پاسخ داده شده.

در فصل دوم کتاب با مضمون «ما و رابطه ها » درون رو همان بدن تعریف می کند، اینکه به کوچک ترین علائم درون بدنمان نگاه کنیم و آن را حس کنیم. افکار و ذهن را از درون جدا کرده و گفته شده واکنش ما به علائم درونی بدن، نوع رابطه ما با درون و بدنمان را آشکار می کند.

دنیای درونی ما از دو بخش تشکیل شده : اضطراب و احساس

یا شاید بهتره بگیم زبان جهان درونی ما اضطراب و احساس است.

اضطراب سه سطح دارد و حالتی ناخوشایندِ که دلشوره ای مبهم ایجاد می کنه:

سه سطح اضطراب
سه سطح اضطراب


حالا چرا اینو می گم ، چون شما وقتی آرامش پیدا می کنید که به صدای درونتان گوش بدید. یعنی بدنتان رو در زمانی که اضطراب داره درک کنید و این شرایط رو طبیعی بدونید ، بدون فرار.

وقتی آموزش ببینیم که با بدنمان دوست باشیم و زبانش رو می فهمیم ، می تونیم خودمان و درونمان رو درک کنیم. این درک باعث آرامش می شه. هر چه بیشتر به این علائم آگاه باشیم ، علائم اضطراب کمتر می شود برخلاف چیزی که خیلی هامون یاد گرفتیم.”برای امتحان استرس داری؟ بهش فکر نکن ، ما هم این دوران رو گذروندیم. “ ، “ اگر بیشتر درس خونده بودی الان اینطوری استرس نداشتی !”، “ صبح زودتر بیدار می شدی به همه ی کارهات می رسیدی و الان اینقدر حالت خراب نمی شد.” شما هم احتمالا از این جملات زیاد شنیدید.

بخش بعدی تشکیل دهنده ی جهان درونی ما ، احساسات هستند.

یک چیز جالبی که در این کتاب خوندم این بود که بیدار کننده ی اضطراب در واقع احساسات ما هستند. احساساتی که چه به وسیله وقایع یا به وسیله ی خاطراتمان می توانند به شدت اضطراب را در ما بالا ببرند.

و حالا هر چقدر بیشتر بتوانیم اضطراب رو ببینیم و اجازه ی دیدن شدن بهش بدیم ( بدون ترس از قضاوت اطرافیان) ظرفیت درونی ما برای پذیرش و درک احساسات بزرگ‌تر می شود.



۰۴/۰۳/۱۰

کیمیا

امتحاندرک احساساتاضطرابروانشناسیزندگی
۱۴
۲
کیمیا
کیمیا
برآنم که آرام نگیرم...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید