Mahdi LN
Mahdi LN
خواندن ۱ دقیقه·۳ ماه پیش

حالت انتظار

یادش بخیر دوران دانشگاه، کلاسمون که تموم می‌شد می‌رفتیم منتظر اتوبوس می‌شدیم که بیاد تا بریم کلاس بعدی. اون تایم اکثر وقت‌ها اتوبوس خیلی شلوغ بود و حتی جای یه نفردیگه که بره سوار شه هم نبود. ما هم عجله داشتیم؛ پس دوباره می‌ایستادیم تا اتوبوس بعدی بیاد؛ باز اتوبوس بعدی هم تا سقف پُر بود و اصلا نمیشد سوارش شی. و عملا استرس اینکه به کلاس داریم نمیرسیم هم با دیدن هر اتوبوس پُر، بهمون وارد میشد.

من از بعد این اتفاق وانتظار کشیدنش و استرس پیداکردنِ بعدش و سرانجام دیر رسیدن به کلاس، سعی کردم راه حلی پیدا کنم و به بچها( که ۳ نفر بودیم) گفتم بیاید پیاده این مسیر رو بریم مطمئنا زودتر میرسیم. عملا این هم راه حل نبود چون مسافت طولانی بود و باز با حالت قبل(که با اتوبوس معطل شدیم) از لحاظ زمانی تقریبا تفاوتی نکرد، فقط خسته تر رسیدیم سر کلاس.

میخوام ازتون بپرسم شما چکار می‌کردید توی همچین موقعیتی؟ اونقدر منتظر اتوبوس می‌ایستادید که بلاخره اتوبوس‌ خالی‌تر بیاد و سوارشید و برید، یا اینکه مثل من نمیتونستید حالت انتظار رو تحمل کنید و خودتون می‌رفتید؟ یا اصلا حالتی دیگه؟

(ازتون میخوام واسه جواب، گزینه‌ی دیگه ای رو بجز این دوتا حالت درنظر نگیرید مثل اسنپ گرفتن و... چون عملا از لحاظ زمانی تفاوتی نمی‌کرد)

سقوط‌در‌چرخه‌ای‌بی‌پایان (Falling_into_An_infinite_Loop)

انتظارصبردانشگاهسقوط‌در‌چرخه‌ای‌بی‌پایاناتوبوس
یک درگیرِ فکری با یک فکر درگیر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید