یه روز معمولی تا قبل از اینکه یه قسمت دیگه از سریال محبوبم black mirror رو دیدم البته همیشه همینطوره از وقتی که سریال رو شروع کردم بعد از دیدن هر قسمتش به وجد میام ،میترسم،مضطرب میشم و گیج و منگ اون روز رو سپری میکنم اما فکر کنم قسمت چهارم از فصل چهارم تنها قسمتی بود که بعد از دیدنش تنها حسی که بهم دست داد حس خوب و مثبتی بود چیزی که این سریال رو برام جذاب کرده پرداختن سریال به اهمیت روابط انسانیه .
توی این قسمت هم مثل تمام قسمت هایی که تا الان پخش شده تا دقیقه دهم الی پانزدهم ذهن درگیره اینه که بفهمه توی این قسمت سریال قراره چجوری قافلگیرش کنه؟ ،اینبار میخاد چیو بهش نشون بده؟ ؛خب توی دقیقه دهم اینو میفهیم، افرادی توی یک مکان نامشخص کنار هم درحال زندگی هستند ،ادمایی که همشون یه گجت دایره ای شکل هوشمند دارن و به یه شبکه وصل هستن ،هدف این افراد چیه؟ هدف اینه که با کمک سیستم کسی رو برای ادامه زندگیشو پیدا کنن که ایده ال ترین فرد ممکن برای اون شخص باشه (همون پرنسسی که نتظره شاهزادش با اسب سفید بیاد).
خب خب چی میخام بگم؟ نمیدونم ؛راستش فقط هدفم اینه که چیزایی که تو ذهنمه رو روی بلوک های سفید ویرگول بپاشم!
فک کنم جایی خوندم یا شنیدم که سیستم (بخونید اجتماع) مدام سعی داره چیز های پوشالی رو به ما بخورونه ،یکیش همین شاهزاده با اسب سفیده ،تقریبا بیشتر مردم اعتقاد دارن که عشق حقیقی و شریک ابدی زنگیشون یجایی اون بیرونه و حتما یروزی به هم میرسن و درکمالخوشی و خرمی زندگی میکنن!
توی یکی از سکانس های این قسمت نویسنده داره میگه این همه گشتن ما دنبال شریک زندگیمون ایا واقعا مارو به اونی میرسونه که برامون ایده آله یا فقط باعث میشه که کم کم خسته و خرد بشیم تا در نهایت به اخرین کسی که توان بودن باهاشو داریم ناچارا جواب مثبت بدیم ؟ ،ارتباط با ادم های مختلف برای کسب تجربه، کشف خصوصیات شخصی طرف مقابل برای اینکه به ما بفهونه که ما از یک رابطه چی میخایم و چی برامون لذت بخشه واقعا راه درستیه؟آیا باید به عشق در نگاه ول اعتماد کرد؟یا اینکه دست سرنوشت بالاخره اونی روکه 99.8% با ما همخونی داره رو بهمون برمیگردونه/میرسونه؟
عشق یه واکنش شیمیایی برای تولید مثله یا ارتباط روحی و عرفانی قوی و غیر قابل توصیف؟
ما دنبال چه کسی میگردیم ؟کسی که بدن فوق العاده ،صدای گوش نواز ،برخورد خوب ،ظاهر دلفریب و.... داره هستیم یا کسی که کنارش احساس خوشحالی کنیم؟
ممکنه بعد از دیدن چهره های مختلف و کندن لباس های زیادی به این نتیجه برسیم که " خب خوش گذرونی بسه الان یکیو برای بقیه زندگیم میخام " اونا خوب نبودن یا اینکه اونا اونی که من میخاستم نبودن ،خب اگر نبودن برای چی مثل شام عروسی دونه دونه تستشون میکنیم تا تهش برسیم به غذاری مورد نظرمون ؟
مگه سیسم نمیگه برای هر پرنسسی شاهزاده ای با اسب سفید وجود داره ؟پس یا سیستم داره فریبمون میده یا اینکه واقعا اینهمه شاهزاده و پرنسس وجود ندارن و اگه نگاهی به خومون و دورو برون کنیم ادم هایم معمولی رو هم ببینیم و خیلی زودتر به نتیجه برسیم بعضی وقتا توی این مسیر با ادم هایی برخور میکنیم که درکمال ایده ال بودن اصلا قابل تحمل نیستن،اشتباه نکنین ایده ال به معنی ایده ال برای همه نیست ،ایده ال به معنی ایده ال برای یه عده هستش
مهم نیست شاهزاده شما یه پسر خنگو دستو پا چلفیه تا یه فیتنس کار حرفه ای با یه موقعیت اجتمایی بالا مهم اینه ک کنار کدومشون احساس ارامش دارین
و در اخر سریال چیزی که خیلی برایم خوشایند بود لحضه ای بود که دوتا کراکتر اصلی فیلم سعی کردن قوانین رو بشکنن و سیستم رو دور بزنن تا بتونن کنار هم باشن
سیستم بهتر میفهمه یا شما؟انتخاب با خودتونه ?