مشکلاتی که در گذشته درگیرشون بودیم و تا الان همچنان درگیر هستیم، به انواع بیماری ها و اختلالات روانی مثل اضطراب و استرس مزمن، اختلال بیش فعالی و نقص توجه منتهی میشن؛ که اگه به دنبال درمان اینها نریم و این استرس ها رو سرکوب کنیم یه جایی بالاخره کم میاریم و وقتی که ذهن نتونه به این مشکلات «نه» بگه، یعنی نتونه با استرس ها مقابله کنه، اون وقت بدن دست به کار میشه و به صورت بیماری، به این ناراحتی ها پاسخ میده؛ بیماری های شایعی مثل ناراحتی های قلبی، دیابت، ارتروز، ام.اس، سندروم روده تحریک پذیر و حتی سرطان نمونه‌هایی از این بیماری‌ها هستن؛
کتاب «وقتی بدن نه می گوید» تلفیقی از علم پزشکی و روان پزشکی هستش که موضوع محوری کتاب، رابطه بین ذهن و بدن هست.
این کتاب به زبان ساده و با معرفی افراد واقعی در قالب داستان به ما توضیح میده که چطور مشکلات و ناراحتی های روانشناختی که به خصوص توی دوران کودکی تجربه کردیم و حل نشده باقی موندن، توی بزرگسالی در قالب انواع بیماری های فیزیکی خودشونو نشون میدن؛
در ارتباط با تاثیر روان روی بدن، یه جمله ای بگم از «هانس سلیه»، شناخته شده ترین فردی که در زمینه استرس کار کرده و دکتر گابور ماته، کتاب رو به روح این فرد تقدیم میکنه؛
هانس سلیه، توی اتوبیوگرافی (خود شرح حال نویسی) با عنوان استرس زندگی من، زندگیش رو دقیق و زیبا روایت میکنه و یه جایی میگه:
«هر بار تجربه استرس، زخمی ماندگار از خود به جای می‌گذارد؛ پیرتر شدن هزینه ایست که ارگانیسم ها بعد از هر بار تحمل استرس برای زنده ماندن پرداخت میکنن!»
اوج این مطلب اونجاییه که پشت جلد کتاب یه متنی نوشته با این عنوان که: ایا ممکن است کسی در اثر تنهایی بمیرد؟! و جواب میده بله..
این کتاب ما رو به یادگیری و التیام ترغیب میکنه؛
اینکه یاد بگیریم عواطف سرکوب شده رو به سطح بیاریم و درمان کنیم؛ با استرس روبرو بشیم و بهشون بپردازیم؛
جالبه بدونیم که دکتر ماته که این کتاب رو نوشتن خودشون کودکی خیلی سختی داشتن؛
دکتر ماته این کتاب رو توی شرایطی مینویسه که کاملا مناسب دنیای مدرن امروزه؛
دنیایی که به خاطر مقتضیات خودش، پر از اضطراب، تنش، نگرانی و دغدغه‌ست، به خاطر «بی ثباتی یا عدم قطعیت، فقدان اطلاعات و فقدان کنترل» که عوامل اصلی استرس هستن؛
در زمینه رابطه بین ذهن و بدن، کتاب «وقتی بدن نه می‌گوید» نه تنها میتونه برای افراد دانش اموخته رشته پزشکی و روانشناسی مفید باشه، افراد عادی هم که به موضوع ذهن، بدن و رابطه اینا، و همینطور استرس علاقه دارن و درک ابتدایی‌ای از مفاهیم روانشناسی داشته باشن میتونن با این کتاب ارتباط برقرار کنن؛
لازمه این نکته رو یادآور بشم که این کتاب به هیچ وجه یک کتاب تخصصی پزشکی نیست و نیازی به دانستن واژه ها و اصطلاحات پزشکی نیست و وجود بعضی لغات پزشکی، فهم کتاب رو سخت نمیکنه؛
در اخر موضوعی که میخوام دربارش صحبت کنم شاید ارتباط مستقیم به موضوع کتاب نداشته باشه، ولی بی ربط هم نیست؛
ما اینجا داریم درباره رابطه ذهن و بدن صحبت میکنیم؛
پس درمانگر این حیطه هم میتونه نقش موثری داشته باشه؛
همونطور که روانشناس غیر حرفه ای میتونه به مراجع اسیب بزنه، پزشکی هم که از نظر برخورد با بیمار، حرفه ای رفتار نکنه حتی اگه تو کار تشخیص و درمان پزشکی خوب عمل کنه، ولی میتونه توی روند درمان بیمار تاثیر زیادی بذاره؛
خیلی وقتا بیمار از یه حرف پزشک کلی تاثیر میگیره؛
پس بهتره علاوه بر کتاب های اخلاق حرفه ای و سوگند پزشکی، که دانشجویان پزشکی موقع فارغ‌التحصیلی میخورن، کتاب‌هایی با این مضامین هم توی دانشگاه به عنوان یکی از دروس برای دانشجوهای رشته روانشناسی و پزشکی ارایه بشه و کاش موقع تحویل مجوز پزشکی، فیلترهای انسانی رو بیشتر روشون مانور بدن.
کتاب وقتی بدن نه می‌گوید، ترجمه‌ی ثریا قاضی محسنی رو از سایت جیحون یا نسخه الکترونیک و صوتی کتاب را از پلتفرم‌های طاقچه، کتابراه و فیدیبو تهیه کنید.
