چندوقتی از آخرین باری که به اینجا سر زدهام میگذرد. انگار که در این دنیای سراسر آشوب و هیایو حتی خودمان هم قابل اطمینان نیستیم. به این فکر میکنم که تا همین چند لحظه پیش چه افکاری در سر میپرواندم و حالا، حوصله نوشتن حتی یک خط را هم ندارم. بخاطر گرما یا خستگی است، نمیدانم. صادقانه بگویم، از این میترسم که هرلحظه ممکن است بمیرم و هیچ کاری نکرده باشم. به عقیده من، یکی از دلایل ترس از مرگ این است که ما نمیدانیم دقیقا تا جه زمانی میتوانیم کاری که میخواهیم را انجام دهیم. و ما واقعا خوششانس هستیم که نمیدانیم کی قرار است بمیریم.