چشمانت مواج بود و رویایی
با نگینی سرسپرده به آسمان
امواج دریا، رهایند و بی بازگشت
اما امواج چشمان تو بی قرارند و دلداده
نگینِ چشمان تو هرگز گم نمیشود
اما تو گاهی
آن را در اعماق پرپیچ و تاب مژگانت،
پراکنده و پر هیاهو
پنهان میکنی
بگذار چشمانت را بخوانم
پ.ن: حوالی بهار ۹۹