مرضیه
مرضیه
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

بگذار چشمانت را بخوانم

چشمانت مواج بود و رویایی

با نگینی سرسپرده به آسمان

امواج دریا، رهایند و بی بازگشت

اما امواج چشمان تو بی قرارند و دلداده

نگینِ چشمان تو هرگز گم نمی‌شود

اما تو گاهی

آن را در اعماق پرپیچ و تاب مژگانت،

پراکنده و پر هیاهو

پنهان می‌کنی

بگذار چشمانت را بخوانم

پ.ن: حوالی بهار ۹۹


چشمان توموجشعر
دوستدار نوشتن :)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید