مرضیه
مرضیه
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

نگران شخصیت‌های داستان‌ باشید نه طرح

در ادامه مطالعه کتاب «پرنده به پرنده» نوشته آن لاموت که نکاتی برای نوشتن را آموزش می‌دهد رسیدم به طرح داستان.

بخش اول نوشته را اینجا بخوانید: چگونه راحت‌تر بنویسیم؟

نکته جالب این بخش تاکید نویسنده بر «شخصیت» است. آن لاموت بیان می‌کند که طرح از دل شخصیت رشد می‌کند و بیرون می‌آید، در واقع خود شخصیت شکل دهنده طرح است نه اینکه شما از بیرون اول طرحی خیالی تدوین کنید و بعد شخصیت‌هایتان را در آن بچینید.

آن لاموت: «حرف من آن است که نگران طرح نباشید. نگران شخصیت‌ها باشید»
آن لاموت
آن لاموت


پیشنهاد او این است که به شخصیت‌های داستان‌مان فکر کنیم. به خواسته‌هایشان، به ترس‌هایشان به اینکه در موقعیت‌های مختلف ممکن است چگونه عمل کنند؟ چه بگویند؟ چه احساسی داشته باشند؟

در واقع بعد از خلق شخصیت این ما هستیم که به عنوان نویسنده باید وارد زندگی شخصیت‌های داستان شویم و مدام بپرسیم که الان چه اتفاقی برای او می‌افتد؟

«آنچه را که هر شخصیت بیش از همه، بیش از هر چیز دیگر در جهان به آن اهمیت می‌دهد، پیدا کنید. آنگاه خود به خود موضوع خطیری که پایش در میان است یا آنچه را که مایه دل نگرانی است کشف می‌کنید.»

این بخش از کتاب را که خواندم به برخی داستانها فکر کردم و اینکه چطور این نکته در مورد آنها صادق است. مثلا به این فکر کردم که در داستان شب‌های روشن داستایوفسکی که اخیرا راجع به آن نوشتم.

شب‌های روشن یک عاشق بی‌نام و نشان

اگر شخصیت پسر داستان یک فرد رویاپرداز نبود و دوستدار این نبود که با یک دختر صحبت کند، آن روزی که از خیابان رد شد و حال بد یک دختر (ناستنکا) را دید اصلا سر صحبت را باز نمی‌کرد و اتفاقات بعدی نمی‌افتاد و طرح داستانی هم نبود ولی چنین شخصیتی در چنین موقعیتی نمی‌توانست بی‌تفاوت باشد پس در واقع ویژگی‌های شخصیت بود که منجر به کنش و توسعه این طرح داستان شد.

به‌طورکلی تأکید آن لاموت این است که به شخصیت‌هایتان اجازه دهید که زندگی کنند، با هم ارتباط برقرار کنند و خودشان اقدامات و کنش‌هایی را شکل دهند. گویی شخصیت‌ها بعد خلق شدن توسط نویسنده، دیگر زنده‌اند و خودشان تصمیم می‌گیرند و عمل می‌کنند و ما باید دنبالشان برویم.

کتابکتابخوانیآن لاموتداستان
دوستدار نوشتن :)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید