مهدی عیوض زاده
مهدی عیوض زاده
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

آشنایی با مفهوم و جایگاه مدیریت محصول

با توجه به گستردگی نیاز به نقش مدیریت محصول و تفاوت های زیادی که نحوه پیاده سازی این نقش در سازمان ها و برای محصولات مختلف ایجاد می کند، همچنان نیاز به داشتن تعریف مشخص و شفاف تر در مورد این نقش احساس می شود، در اینجا مفهوم و جایگاه مدیریت محصول به طور مختصر توضیح داده شده است.

مدیر محصول فردی است که نیازمندی های مشتریان را شناسایی می کند و با شناخت بازار و در نظر گرفتن اهداف کلان تجاری، فعالیت های افراد را در تیم ها برای رسیدن به بهینه ترین محصول همسو می سازد. فعالیت اصلی مدیر محصول، ایجاد محصولی است که ارزشمند، قابل استفاده و امکان پذیر باشد. از دیدگاه آقای مارتین اریکسون مدیر محصول یک نقش میان واحدی است که جایگاهی در میان کسب و کار، تکنولوژی و طراحی دارد. مدیر محصول وظیفه هم راستا نمودن فعالیت های مختلف در این حوزه ها برای رسیدن به محصول هدف و خلق ارزش برای مشتریان و کسب و کار را دارد. یک مدیر محصول حداقل باید در یکی این حوزه ها دارای تجربه باشد و به هر سه موضوع آشنایی داشته باشد و با تمامی فعالان در این حوزه ها توانایی برقراری ارتباط و ایجاد زبان مشترک داشته باشد. البته در این دیدگاه باید در نظر داشته باشیم، منظور این نیست که مدیر محصول این سه حوزه را مدیریت می کند بلکه به این مفهوم است که بین سه نوع نیازمندی از سه زاویه مختلف ایجاد تعادل و تصمیم سازی می کند. مدیریت محصول در درجه اول یک فعالیت کسب و کاری است که بر روی حداکثر سازی ارزش آفرینی برای کسب و کار متمرکز است. مدیران محصول، در راستای حصول اهداف کسب و کار و رسیدن به بالاترین برگشت در سرمایه گذاری، تلاش می کنند تا محصولات بهینه ای تولید شود.

به عنوان یک مدیر محصول، در مورد آشنایی با حوزه های فنی اگر ندانیم چطور یک محصول تولید می شود، اینکه چه چیزی باید تولید شود دیگر اهمیتی نخواهد داشت. البته منظور این نیست که مدیر محصول باید خودش محصول را پیاده سازی کند بلکه چیزی که برای مدیر محصول ضروری است درک تکنولوژی و ادبیات موضوع در راستای تولید محصول برای اخذ تصمیمات درست است. این موضوع در دنیای اجایل که مدیران محصول زمان زیادی را در جلسات با توسعه دهندگان می گذرانند بیشتر اهمیت پیدا می کند، موقعیت هایی که مدیران محصول باید در کنار توسعه دهندگان تصمیم بگیرند و از امکان پذیر بودن و تخمین های زمانی برای پیاده سازی فیچرها اطلاع یابند.

در ارتباط با طراحی محصول نیز مدیران محصول نیاز دارند که با ادبیات موضوع آشنایی داشته باشند تا امکان ایجاد زبان مشترک بین آنها و طراحان وجود داشته باشد. در واقع تست محصول و صحبت با کاربران نهایی و جمع آوری بازخوردهای آن ها در مورد ظاهر محصول و تجربه کاربری از وظایف مدیران محصول است.

مدل آقای مارتین اریکسون
مدل آقای مارتین اریکسون

نکته مهمی که در راستای ارتباط با این سه حوزه باید مورد توجه قرار گیرد، این است که مدیران محصول علارقم داشتن زبان مشترک و درک مفاهیم فنی و طراحی محصول، صرفا باید متمرکز به چرایی محصول باشند و در حوزه اینکه چه چیزی باید وجود داشته باشد مبتنی بر نیازمندی ها صحبت کنند، چرا که پرداختن به چگونگی و نحوه پیاده سازی و چگونگی طراحی، تخصص توسعه دهندگان و طراحان است و ورود به راه حل و چگونه انجام دادن کارها قبل از تمرکز اصلی بر بیان مساله و نیازمندی ها، برای مدیران محصول ریسک بالایی در کیفیت محصول نهایی و همینطور ارتباط با قسمت های مختلف تیم ایجاد خواهد کرد.

به طور کلی مدیران با در نظر گرفتن سه حوزه مختلف، اهداف محصول را مشخص می کنند و شاخص های رسیدن به آن اهداف را تعیین می نمایند، فعالیت ها را اولویت بندی می کنند، در عین حال تلاش های تیم ها را برای رسیدن به نتیجه مطلوب نهایی همگرا کنند و در نهایت اطمینان حاصل می کنند که محصول نهایی منطبق با نیازمندی های استخراج شده قبلی و مبتنی بر نیازهای بازار و مشتریان است.

مدیریت محصولمدیر محصولproduct managerpm
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید