نیاز نیست تا یک فیلسوف درس خوانده باشید یا یک دانشمند فیزیک تا با نگاه کردن به ستارگان بالای سرتان توجهتان به عظمت و وسعت جهان هستی معطوف شود. با یک نگاه ساده می توان جهان هستی را آن چنان وسیع و غیر قابل اندازه دید که این سوال در ذهنتان پیش می آید: آیا بر بزرگی این دنیا پایانی وجود دارد؟!
اگر چنین سوالی به ذهنتان رسیده یا بعد از دیدن یک مستند علمی درمورد کهکشان های دور از زمین احساس کوچکی بی حد و حصری می کنید باید بدانید که شما اولین کسی نیستید که چنین احساسی دارید. قرن ها پیش جوردانو برونو یک کشیش مسیحی با نگاه کردن به پرتو ها و افق های خیره کننده ی جهان هستی به این باور رسید که پایانی بر این جهان وجود ندارد و همه چیز در همین طبیعت شگفت انگیز و غیر قابل ادراک خلاصه می شود.
با این وجود درک و فهم انسان ها در آن روز متوجه برونو و نگرش او نمی شد و در نتیجه پس از شکنجه های بسیار توسط کلیسای کاتولیک مسیحی در نهایت به جرم داشتن عقاید انحرافی سوزانده شد. صدای فریاد های دلخراش برونو در آتش به گوش فیلسوف توانمند و یکی از مهم ترین و اثر گذار ترین شخصیت های علمی اروپا یعنی "باروخ (بنتو) اسپینوزا" رسید.
او با تاثیر پذیری از نظریات برونو به این باور بود که خدا، یک موجود خارج از جهان هستی نیست بلکه آن چیزی که ما از خدا می دانیم و می توانیم بفهمیم صرفا "طبیعت" اطرافمان و هرچیزی که وجود دارد است.
به این عقیده در فلسفه ی غرب "پانتئیسم" یا "همه خدایی" می گویند. باور به این که همه ی این مجموعه و تشکیلات اعم از موجودات و قوانین طبیعی و ... همه و همه در کنار هم یک کلِ بی نهایت را تشکیل می دهند که ما آن را "خدا" می نامیم.
پانتئیست ها معتقدند که همه چیز در این طبیعت و جهان فیزیکی خلاصه می شود و چیزی جدای آن، یعنی یک دنیای متافیزیکی یا موجودات مجرد از ماده نیز وجود ندارند بلکه همه چیز و همه چیز در همین جهان مادی که می بینیم خلاصه می شود.
تفکرات پانتئیستی نه تنها اسپینوزا بلکه بسیاری دیگر را مجذوب و محو خود کرد و عده ی بسیاری از فلاسفه، دانشمندان و متفکرین غربی از جمله: فردریش نیچه، کارل یونگ، آلبرت انیشتین و تعداد بسیاری معتقد به تفکر "همه خدایی" یا "پانتئیسم" شدند.
البته نشانه های این تفکر را می توان در تعالیم حکمت های آسیای شرقی مثل بودیسم نیز مشاهده کرد و در اسلام نیز همین تفکر همه خدایی با یک بیان دیگر (که متفاوت با نظرات پانتئیست هاست) به اصطلاح "وحدت وجود" بیان شده است.
دانستن ریشه های این نظریات نگاه بسیار عمیق تر و جذاب تری به شما نسبت به جهان هستی و طبیعت اطرافتان می دهد!