احتمالا شنیدهاید که افسردگی معمولا با عدم تعادل سطح سروتونین و دوپامین در مغز مرتبط است. اما این مواد شیمیایی چه هستند و این عدم تعادل به چه معناست؟ و مهمتر از اینها، برای درمان عدم تعادل این پیامرسانهای شیمیایی چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟
دوپامین و سروتونین دو انتقالدهندهی عصبی مهم هستند که بیشترین نقش را روی سلامت روان انسان دارند و به تنظیم بسیاری از عملکردهای بدن کمک میکنند.
انتقالدهندههای عصبی، نوعی از پیامرسانهای شیمیایی هستند که سیگنالهای الکتریکی را بین نورونهای مغز حمل میکنند. این انتقالدهندههای عصبی در تنظیم فرایند خواب، حافظه، متابولیسم، اشتها و همچنین بر روی میل جنسی، روحیه و سلامت عاطفی انسان نقش مهمی دارند و عدم تعادل آنها میتواند منجر به اعتیاد، مشکلات خلقی، مشکلات مربوط به حافظه و کاهش بازهی تمرکز و توجه انسان شود.
گاهی اوقات به دلیل نقشی که این پیامرسانها در تنظیم خلق و خو و هیجانات انسان دارند، افراد از دوپامین و سروتونین بهعنوان «هورمونهای شادی» یاد میکنند. آنها همچنین در بروز چندین اختلال و بیماری مربوط به سلامت روان، از جمله افسردگی و خلق و خوی پایین، نقش دارند.
دوپامین و سروتونین در فرآیندهای مشابهی در بدن انسان نقش دارند، اما عملکرد این دو با هم متفاوت است. عدم تعادل سطح این پیامرسانهای شیمیایی در بدن میتواند باعث بروز اختلالات مختلف پزشکی شود که به درمانهای مختلفی نیاز دارند.
طی چند دهه گذشته، دنیای پزشکی شاهد افزایش بیسابقه مصرف داروهای مربوط به عدم تعادل سروتونین و دوپامین بوده است. در واقع این داروها میتوانند علائم بسیاری از مشکلات مربوط به سلامت روان را درمان کنند. با این حال آنها عوارض جانبی بالقوهی زیادی به همراه دارند. علاوه بر این اثر بخشی آنها در افراد مختلف هم متفاوت است.
برخی افراد برای درمان این گونه اختلالات و عدم تعادل در سطح پیامرسانهای شیمیایی، درمانهای غیردارویی را به درمانهای دارویی ترجیح میدهند. برخی دیگر هم، علاوه بر مصرف دارو سعی میکنند تا راهکارهای مکمل دیگر را هم امتحان کنند؛ روشهایی مثل رواندرمانی یا یوگا.
در ادامهی این مقاله، نکات سادهای ارائه شده که میتواند به شما کمک کند تا ضمن درک بهتر تفاوت بین دوپامین و سروتونین، با ارتباط بین آنها و بروز مشکلات روحی و جسمی آشنا شوید. با ما همراه باشید.
برای درک مفهوم عدم تعادل شیمیایی در مغز، آشنایی مختصری با علم اعصاب الزامی است. در واقع، مغز ما از طریق یک سری مواد شیمیایی به نام انتقالدهندههای عصبی که قادر به ارسال پیامهای داخلی به سلولها و عضلات مختلف هستند، با بدن ما ارتباط برقرار میکند. این پیامها مسؤول فرایندهایی هستند که معمولا به صورت آگاهانه درباره آنها فکر نمیکنیم، مانند تنفس، تپش قلب و همچنین فرایندهای پیچیدهتری مانند تنظیم حالات روحی انسان.
انتقالدهندههای عصبی از مغز ما و از طریق یک سری مجرای عصبی به نام «سیناپس» ارسال میشوند. سیناپسها مسؤول انتقال پیامهای شیمیایی (انتقالدهندههای عصبی) بین نورونها هستند.
نورونها سلولهای خاصی هستند که اطلاعات را پردازش میکنند. انواع مختلفی از نورونها در مغز ما وجود دارد، از نورونهایی که عملکردهای حرکتی ما را کنترل میکنند تا گونههایی که دادههای دریافتی از حواس پنجگانه ما را تفسیر میکنند.
برخی از سلولهای عصبی در مغز ما از طریق سیناپسهای خود با یکدیگر بهخوبی ارتباط برقرار میکنند. اما برخی از نورونهای دیگر در برقراری ارتباط سازنده با یکدیگر مشکل دارند. این واریانس و تغییر در توانایی ارتباط نورونها را انعطافپذیری سیناپسی مینامند. قابلیت انعطافپذیری سیناپسی با گذشت زمان تغییر میکند، یعنی ممکن است بهتر یا بدتر شود.
به طور خلاصه، نورونهای مختلفی درون مغز ما وجود دارند که نحوهی پردازش اطلاعات را تنظیم میکنند. این سلولهای عصبی از طریق مواد شیمیایی موسوم به انتقالدهندههای عصبی به یکدیگر پیام میدهند. سیناپسها وظیفهی جابهجایی انتقالدهندههای عصبی را از یک نورون به نورون دیگر بر عهده دارند. انعطافپذیری سیناپسی هم به واریانس سطح ارتباط نورونهای مختلف با یکدیگر اشاره دارد.
مغز پیچیدهترین اندام بدن است. مغز در واقع مرکز کنترل بدن است که با استفاده از انتقالدهندههای عصبی بیش از ۱۰۰ میلیارد واحد عصبی را کنترل میکند که به طور مداوم با یکدیگر در حال ارتباط هستند و افکار، احساسات و کارهایی را که انجام میدهیم را کنترل میکنند. تا زمانی مغز و ساختارهای عصبی آن به طور بهینه کار میکنند، همه چیز خوب است.
دوپامین و سروتونین نقش مهمی در خواب و سلامت عاطفی ما دارند.
با این حال گاهی اوقات، یکی از اجزا این سیستم با اخلال مواجه میشود یا ارتباطش با مرکز کنترل قطع میشود که این مسأله باعث ایجاد مشکلاتی برای سلامت روان یا جسم انسان میشود. افرادی که با مشکلاتی در حوزه سلامت روان دست و پنجه نرم میکنند اغلب با عدم تعادل سروتونین و دوپامین سر و کار دارند. همهی افراد تأثیر این پیامرسانهای شیمیایی مغز را چه مثبت و چه منفی تجربه میکنند، اما اکثر ما نمیدانیم که این انتقال دهندههای عصبی چه هستند یا چه کاری انجام میدهند.
سلولهای عصبی موجود در مغز منبع ترشح دوپامین هستند که وظیفهاش جابهجایی سیگنالهای ارتباطی بین سلولهای عصبی است.
بدن از دوپامین برای تولید ۲ ماده شیمیایی به نامهای نوراپی نفرین و اپی نفرین استفاده میکند. دوپامین در سیستم پاداش عصبی و گروهی از فرایندهای مغز که انگیزه، میل و اشتیاق را کنترل میکنند، نقش اساسی را بر عهده دارد.
سطح دوپامین همچنین بر عملکردهای زیر هم تأثیر میگذارد؛
سروتونین یک انتقالدهندهی عصبی دیگر است که در مغز انسان ترشح میشود. با این حال بیش از ۹۰٪ کل سروتونین بدن در سلولهای انتروکرومافین در روده قرار دارد، جایی که به تنظیم حرکات سیستم هاضمه کمک میکند.
علاوه بر کمک به هضم غذا، سروتونین در تنظیم فعالیتهای زیر نقش دارد؛
چند پیامرسان شیمیایی دیگر هم وجود دارند که اغلب در هنگام بحث دربارهی سروتونین و دوپامین به آنها اشاره میشود. اکسیتوسین و اندورفین پیامرسانهای شیمیایی دیگری هستند که روی «احساس خوب» و روحیهی ما در زندگی ما نقش دارند.
اکسیتوسین هم هورمون است و هم یک انتقالدهنده عصبی. در فرهنگ عامه، به دلیل توانایی ایجاد احساس صمیمیت، اغلب از آن بهعنوان «هورمون عشق» یاد میشود. این هورمون همچنین در طی فرایند ارگاسم هم در بدن انسان آزاد میشود و باعث تقویت حس وفاداری در روابط میشود. نام دیگر اکسیتوسین «هورمون نوازش» است، زیرا بغل کردن ساده هم راهی عالی برای افزایش ترشح این انتقالدهندهی عصبی است. اما اکسیتوسین فقط محدود به موقعیتهای عاشقانه نیست. این هورمون میتواند به تشکیل پیوندهای اجتماعی قوی در بسیاری از زمینهها، از جمله با دوستان و همکاران کمک کند.
اندورفین یکی دیگر از پیامرسانهای شیمیایی مرتبط با «احساس خوب» است. اندورفین برخلاف سروتونین و دوپامین انتقالدهنده عصبی نیست بلکه یک ماده شیمیایی عصبی است که به گیرندههای مغز متصل میشود. بیشتر افراد اندورفین را با ورزش یا احساس سرخوشی پس از اتمام تمرین ورزشی مرتبط میدانند. اندورفین احساس درد را کاهش میدهد و همچنین بهعنوان یک آرامبخش قوی عمل میکند. برای افزایش ترشح این ماده اگر از ورزش کردن لذت نمیبرید، میتوانید بهراحتی بخندید و با این کار باعث تقویت ترشح اندورفین شوید.
اگرچه دوپامین و سروتونین هر دو بین سلولهای عصبی پیامهای عصبی را جابهجا میکنند و بر خلقوخو و تمرکز تأثیر میگذارد، اما آنها عملکردهای متمایز دیگری هم دارند.
بهعنوان مثال دوپامین مسؤولیت جابهجایی سیگنالهایی که حرکات و هماهنگی بدن را کنترل میکنند را بین نورونها بر عهده دارد.
این انتقالدهندهی عصبی همچنین در مرکز لذت و پاداش مغز هم نقش مهمی دارد و بسیاری از رفتارها را از این طریق کنترل میکند. خوردن برخی غذاها، مصرف مواد مخدر و انجام رفتارهایی مانند قمار هم میتواند باعث افزایش سطح دوپامین در مغز شود.
سطح بالای دوپامین میتواند منجر به ایجاد احساس سرخوشی، خوشبختی و افزایش انگیزه و تمرکز شما شود. بنابراین، مصرف مواد مخدر و برخی فعالیتهایی که باعث افزایش ترشح دوپامین میشوند، میتواند برای برخی افراد اعتیادآور باشد.
سروتونین هم مانند دوپامین، میتواند بر روحیه و احساسات شما تأثیر بگذارد، اما علاوه بر این به تنظیم عملکردهای گوارشی مانند اشتها، متابولیسم و حرکات روده هم کمک میکند.
تولید بیش از حد دوپامین میتواند منجر به بروز رفتارهای تکانشی شود.
انتقالدهندههای عصبی به طور مستقل عمل نمیکنند. آنها برای حفظ تعادل شیمیایی دقیق در بدن با یکدیگر تعامل دارند و بر یکدیگر تأثیر میگذارند. از نظر ساختاری و عملکردی پیوندهای شدیدی بین سیستمهای سروتونین و دوپامین وجود دارد.
گاهی به نظر میرسد وجود سروتونین در جریان خون مانع تولید دوپامین میشود، این بدان معنی است که سطح پایین سروتونین میتواند منجر به تولید دوپامین بیشتر شود. این مسأله به دلیل نقشی که دوپامین در مکانیسم جلب پاداش بازی میکند، میتواند منجر به بروز رفتارهای تکانشی شود.
در واقع سروتونین رفتارهای تکانشی را مهار میکند، در حالی که دوپامین باعث افزایش تکانشگری میشود.
دوپامین و سروتونین اثرات متضادی بر اشتها دارند. یعنی سروتونین آن را سرکوب میکند، اما سطح پایین دوپامین میتواند گرسنگی را تحریک کند.
عدم تعادل و سطوح غیرطبیعی ترشح دوپامین یا سروتونین میتواند منجر به بروز چندین بیماری مختلف شود. هر دوی این انتقالدهندههای عصبی میتوانند بر اختلالات خلقی مانند افسردگی تأثیر بگذارند. عدم تعادل آنها هم میتواند منجر به شرایط متمایزی شود که بر عملکردهای مختلف بدن تأثیر میگذارد.
در بخشهای زیر، این اختلالات و بیماریها با جزئیات بیشتری تشریح میشوند؛
سطح دوپامین خیلی زیاد یا خیلی کم میتواند ارتباط بین نورونها را مختل کرده و منجر به ایجاد اختلالات جسمی و روانی شود.
سطح پایین دوپامین میتواند در بروز اختلالات و علائم زیر نقش مهمی داشته باشد؛
دوپامین همچنین در میزان انگیزه و رفتارهای پاداش محور شما هم نقش دارد.
اگرچه سطح پایین دوپامین به تنهایی ممکن است مستقیما باعث بروز افسردگی نشود، اما مقادیر پایین دوپامین در جریان خون میتواند علائم خاصی را در ارتباط با افسردگی ایجاد کند.
این علائم میتواند شامل نمونههای زیر باشد؛
ژن SLC6A3 حامل دستورالعملهایی است برای ایجاد پروتئین ناقل دوپامین. این پروتئین، مولکولهای دوپامین را از طریق غشای نورونها منتقل میکند.
هنگامی که جهش در ژن SLC6A3 بر عملکرد پروتئینهای حملکننده دوپامین تأثیر میگذارد، یک بیماری معروف به سندرم کمبود ناقل دوپامین یا پارکینسونیسم دیستونی نوزادان ایجاد میشود.
سندرم کمبود ناقل دوپامین ارسال سیگنال دوپامین را که بر توانایی بدن در تنظیم حرکت تأثیر میگذارد، مختل میکند.
به همین دلیل، سندرم کمبود ناقل دوپامین علائمی شبیه به علائم بیماری پارکینسون ایجاد میکند؛
ژنتیک و سابقه خانوادگی میتواند در خطر ابتلا به اختلالات خلقی نقش داشته باشد.
همانند دوپامین، محققان سطح غیرطبیعی سروتونین در بدن را هم با چندین بیماری مختلف بهخصوص اختلالات خلقی مانند افسردگی و اضطراب مرتبط میدانند.
برخلاف تصور عمومی، کم بودن سروتونین لزوما باعث افسردگی نمیشود. عوامل متعددی فراتر از بیوشیمی مغز در بروز افسردگی نقش دارند؛
اشاره شد که سطح پایین سروتونین میتواند خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهد. داروهای مرتبط با سروتونین مانند مهارکنندههای انتخابی باز جذب سروتونین (SSRI) که باعث سطح دسترسی به سروتونین در مغز میشوند هم میتوانند به درمان افسردگی کمک کنند.
مهارکنندههای انتخابی باز جذب سروتونین
از طرف دیگر، ترشح بیش از حد سروتونین هم میتواند منجر به یک بیماری بالقوه و خطرناک شود که سندرم سروتونین نامیده میشود.
سندرم سروتونین یا مسمومیت سروتونین میتواند در صورت مصرف بیش از حد داروهای سروتونرژیک رخ دهد.
سازمان غذا و دارو آمریکا (FDA) فهرستی از داروهای سروتونرژیک را در سال ۲۰۱۶ ارائه داده است که برخی از آنها به شرح زیر است؛
طبق اعلام سازمان غذا و دارو آمریکا، مسکنهای افیونی میتوانند با داروهای سروتونرژیک تداخل ایجاد کنند. این مسأله میتواند منجر به تجمع سروتونین شده یا دامنه اثرات آن را در مغز افزایش دهد.
در بخشهای قبلی دربارهی چگونگی تأثیر سروتونین و دوپامین بر عملکردهای مختلف بدن و نحوه درمان اختلالات مربوط به این پیامرسانهای شیمیایی از طریق دارو بحث شد. با این حال رواندرمانی هم یک راه حل مناسب برای رفع اختلالات خلقی و عاطفی است. در واقع در بسیاری از شرایط، برای دریافت نتایج مطلوب، از رواندرمانی در کنار دارو استفاده میشود.
داروها میتوانند برای بسیاری از افرادی که نیاز به درمان افسردگی، اضطراب و مشکلات مشابهی دارند، بسیار مفید باشند. با این حال داروها میتوانند از نظر در دسترس بودن، عوارض جانبی و پوشش توسط بیمهنامههای درمانی شرایط بسیار متفاوتی داشته باشند. جستوجوی گزینههای درمانی جایگزین و درمانهای غیردارویی هم میتواند برای شما بسیار مفید باشد. بهعنوان مثال، برخی از محققان بهتازگی مزایای خندهدرمانی را در درمان افسردگی و تنظیم طبیعی سطح سروتونین بررسی کردهاند که نتایج مثبت زیادی در پی داشته است. باید به خاطر داشته باشید که اگر با افسردگی یا اضطراب سر و کار دارید، گزینههای شما برای درمان فقط به داروها محدود نمیشود.
رواندرمانی و مشاورهی آنلاین ممکن است به دلیل انعطافپذیری و رعایت فضای خصوصی در درمان اضطراب و افسردگی بسیار مفید باشد. ترک نکردن محل کار برای ملاقات با مشاور یا نشستن در اتاق انتظار هم از مزایای این روشهای نوین است. با استفاده از رواندرمانی آنلاین میتوان بسیاری از موانع متداول را که مانع دریافت کمک تخصصی برای مداوای افسردگی یا اضطراب میشود، را از سر راه برداشت.
انتقالدهندههای عصبی دوپامین و سروتونین عملکردهای مشابهی را بدن را تنظیم میکنند اما اثرات مختلفی را ایجاد میکنند.
دوپامین خلقوخو و حرکت عضلات را تنظیم میکند و نقشی حیاتی در سیستم لذت و پاداش مغز دارد.
برخلاف دوپامین، بدن بیشتر سروتونین خود را به جای مغز در روده ذخیره میکند. سروتونین به تنظیم خلقوخو، درجه حرارت بدن و اشتها کمک میکند.
سطح پایین یا بالای این انتقالدهندههای عصبی میتواند علائم روانی و جسمی زیادی در بدن شما ایجاد کند.