ویرگول
ورودثبت نام
Mohammad Mehdi Masoomi
Mohammad Mehdi Masoomiمحمدمهدی معصومی، ۱۹ساله؛ نویسنده‌ی «تباه در عشق»، «کبودی دل» و «کفرنامه». در مرز کفر و عشق زاده شدم، می‌نویسم نه برای دیده شدن، که برای زنده ماندن.
Mohammad Mehdi Masoomi
Mohammad Mehdi Masoomi
خواندن ۱ دقیقه·۷ ماه پیش

کفرنامه | بخش نخست | پارت ۲

کفرنامه
کفرنامه


«این جملات، آغاز کُفرنامه‌اند؛ کتابی که از درد، تردید، ایمان و بی‌پناهی متولد شده.
محمد مهدی معصومی این واژه‌ها را نه فقط نوشته، بلکه زندگی کرده.
اگر چیزی در تو شکست، بخوان. شاید از لابه‌لای این کلمات، خودت را پیدا کنی.»


تو اشک چشمان نبینی، باشد که بر ندیدنت دیده کور شود، و امید است از درون تو را ببینم. خواهش نزدت در آن لحظه نور وجود را از من نگیر که در کوری خود بیگانه‌ام.

ایزد بدان، تو همه کفر من هستی، تو را کفر می‌گویم و کفر بر کفرهایی که برای تو به زبان آوردم. تو هیچ چیزی در من نیابی جز زخم‌های بر دیوار دل، زخم‌هایم را ببوس؛ شاید آرام شوم.

ای ایزد، نکند در غم کفر گفتنم نعمت حس روح را ز من گیری. من تمام‌ام همه رفته، روح من در سایش فهم هر لحظه به نیستی مبتلا و شعاع‌های غم بر آن افزون. من در گوشه اتاق روح خود را تکه‌تکه کنم و بر کلمات گذارم. من همانند تو بر کودکانم روح می‌دهم، ولیکن تو بعد از دمیدن روح آنها را رها، و من هر شب آنها را بزرگ می‌کنم با خواندنشان.



«این تنها بخش نخست کُفرنامه بود. اگر لمس کردی، بگذار بماند. اگر نه، عبور کن…
اما اگر همراه شدی، منتظر پارت بعدی باش.
نوشتن برای زنده‌ماندن است.»


  • پارت بعدی(سوم)
  • سایر پارت ها
  • پارت اول | پارت چهارم | پارت پنجم


اگر واژه‌ای از این نوشته در تو طنین انداخت، خوشحال می‌شوم بازتاب احساست را در کامنت‌ها بخوانم.

روحدلنوشتهشعر
۳
۰
Mohammad Mehdi Masoomi
Mohammad Mehdi Masoomi
محمدمهدی معصومی، ۱۹ساله؛ نویسنده‌ی «تباه در عشق»، «کبودی دل» و «کفرنامه». در مرز کفر و عشق زاده شدم، می‌نویسم نه برای دیده شدن، که برای زنده ماندن.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید